به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار،  اولین مسئله که در رساله های تقلید می باشد این است که اصل دین (اصول دین) را باید از روی تحقیق و عقل به آن رسید، صرف اینکه پدر و مادر ما شیعه و یا سنی باشد کفایت نمی کند و باید حتما تحقیق کنیم و هر مکتبی که با عقل و فهم و وجدان ما بهتر است آن را باید انتخاب کنیم.

تحقیق کار بسیار پسندیده و خوبی است و هیچ وقت بدون منطق و استدلال و برهان نباید چیزی را انسان قبول کند، حتما باید با درک و فهم و عقل و وجدان به آن مسئله رسید.

کسانی که می خواهند تحقیق کنند پیشنهاد ما این است که «نهج البلاغه» را مطالعه کنند، آیا دیگران نیز می توانند همچنین خطبه هایی داشته باشند؟ همچنین بیانی داشته باشند؟ از معجزات حضرت علی علیه السلام این است که دو خطبه دارند، یکی بدون نقطه و دیگری بدون الف می باشد؛ دوم «صحیفه سجادیه» است که دارای دعاها و نیایش های بسیار زیبا از جمله ابوحمزه ثمالی است. و تمام دعاها و نیایش هایی که از امامان معصوم از جمله دعای کمیل و دعای عرفه به ما رسیده است. و به غیر اهل بیت علیهم السلام هیچ شخصی از جمله خلفای اهل سنت مانند این دعاها را ندارند.

اهل سنت می گویند حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم برای خود جانشین تعیین نکرده است! صحبت در این زمینه بسیار است، تمام انبیاء و اولیاء برای خود طبق آیات و روایات جانشین داشته اند، حضرت موسی علیه السلام سی روز می خواهد به کوه طور برای مناجات برود، برادر خود هارون را به عنوان جانشین تعیین می کند، اصلا امکان ندارد کسی مجموعه و امتی را رها کند و جانشینی برای خود انتخاب نکند. پیغمبر (ص)ی که برای ریزترین مسائل دغدغه داشتند، برای یک مسواک زدن، برای راه رفتن، برای غذا خوردن، برای دفن میت، آنگاه اصلا امکان دارد که بگوییم پیامبر (ص) برای وصایت و جانشینی خود کسی را انتخاب نکرده باشد و پیامبر (ص) امت را رها کرده باشد.

ما معتقد هستیم طبق قرآن، روایات و عقل، پیغمبر (ص) جانشین تعیین کرده است، اهل سنت می گویند که پیامبر (ص) برای خود جانشینی انتخاب نکرده است، حالا اگر فرض کنیم که انتخاب کرده است، اگر بنا بود پیامبر (ص) بعد از خودش جانشین معین می کرد به چه جمله ای، به چه بیانی این را می گفت؟ تمام این بیان ها در کتب اهل سنت می باشد!

خطاب پیامبر (ص) به حضرت علی علیه السلام در کتب اهل سنت دارند: «شما به منزله هارون به موسی نسبت به من هستی، به منزله جان و نفس من هستی، وصی هستی، وزیر هستی، امام، حاکم، رهبر، خلیفه، برادر، مولای امت، امام و پیشوا و… ».

اگر منابع شیعه و سنی را تحقیق و بررسی کنیم، قبل از جریان غدیر خم و بعد از آن در ماه ذی الحجه مناسب های بسیار زیادی در رابطه با حقانیت اهل بیت داریم. مثلاً نهم ذی الحجه روز سد الابواب هست، جبرئیل نازل شد و گفت که تمام درهای خانه هایی که به مسجد باز می شود طبق دستور خدا باید بسته شود، به غیر از درب منزل امیرالمومنین و حضرت زهرا علیها السلام که این ها جان پیغمبر (ص) هستند، بسیاری از اصحاب و اقوام پیامبر (ص) خواهش کردند که حداقل یک پنجره به مسجد داشته باشند، پیغمبر (ص) فرمود که من از طرف خدا مامور هستم و اجازه ندارم حتی یک روزنه اجازه بدم به سمت مسجد باز باشد.

مورد دیگر که در منابع شیعه و سنی هست، روز دهم ذی الحجه قبل از فتح مکه، پیغمبر (ص) خدا امر کردند که یک نفر برود و سوره برائت را در مکه و در جمع مشرکین تلاوت بکند، سوره برائت را به جناب ابوبکر دادند، مقداری که از مدینه بیرون رفت، جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) عرضه داشت که او نباید برود و خود پیامبر (ص) و یا کسی که به منزله «نفس» او هست باید برود. امام صادق علیه السلام در این راستا می فرمایند کسی که صلاحیت ابلاغ یک سوره را ندارد، آیا صلاحیت رهبری و پیشوایی یک امت را دارد؟!

در حق حضرت علی علیه السلام بسیار ظلم شده است، برخی فکر می کنند که ابلاغ وصایت حضرت علی علیه السلام فقط در غدیر خم بوده است.

  • اولین جلسه که حضرت رسول قوم و خویشان خود را دعوت کردند، اطعام دادند و رسالت خود را اعلام کردند، فرمودند که هر کس اول به من ایمان بیاورد جانشین من است و حضرت علی علیه السلام دست مبارک خود را بالا بردند، برای بار دوم و سوم گفتند و فقط حضرت علی علیه السلام دست مبارک خود را بالا بردند.
  • چه کسی جای پیامبر (ص) خوابید و جان پیامبر (ص) را در روز لیله المبیت حفظ کرد؟
  • در جنگ ها چه کسی حرف اول را می زد؟ در فتح قلعه خیبر، روز اول پرچم را به جناب ابوبکر دادند و گفتند برو قلعه را فتح کن، با تمام امکانات نتوانست کاری کند، روز دوم پرچم را به عمر دادند نتوانست، روز سوم حضرت فرمود پرچم را به کسی می دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و کرار بدون فرار هست و تا قلعه را فتح نکند بر نمی گردد.
  • تمامی صحابه در مشکلات علمی شان به حضرت علی علیه السلام مراجعه می کردند و حضرت به هیچ کس مراجعه نکرد. از افتخارات مکتب تشیع این است که تمام امامان ما یک مورد نبوده که در مسائل دنیوی و یا اخروی نداریم که اظهار عجز و ناتوانی کرده باشند. در صورتی که در کتب اهل سنت بسیار است که به خلفا مراجعه می شده و مسائلی پرسیده می شده و می گفته اند که نمی دانیم و بسیار بوده که به امام علی علیه السلام یا امامان شیعیان ارجاء داده می شدند. در کتب اهل تسنن بسیار نقل شده که «اگر علی نبود عمر هلاک می شد»!
  • در جریان مباهله در آن حضرت علی علیه السلام جان و نفس پیامبر (ص) تعبیر شده است. طبق این غیر از نبوت تمام کمالاتی(معارف، حقایق، ایمان، علوم و…) که برای پیامبر (ص) است، برای حضرت علی ثابت می شود.

استبصار www.estebsar.ir

تلگرام t.me/estebsar_ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube