به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار،  میلاد حضرت بتول و هدیه آسمانی خدا به رسول، بانوی ملکوت و جبروت، حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها گرامی باد!.

امشب، آسمان مکه آذین­بند قدوم دختر خورشید است و کعبه و زمزم و صفا، سرود خوان آمدن کوثر جاری رسول خدایند.

میلاد زهره زهرا، طاهره مطهره، کوثر رسول، حضرت زهرای بتول بر همه مسلمانان جهان مبارک باد!.

 

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء: آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه­ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟ (ابراهیم، ۲۴)

نکته: در روایات و تفاسیر از چند چیز به عنوان مصداق کلمه طیبه یاد شده است:

توحید، ایمان، عقاید صحیح، رهبران آسمانی و یاران آنان. آری، توحید، اصل ثابتی است که در فطرت و عمق جان مردم جای دارد. «أَصْلُهَا ثَابِتٌ» و در تمام اعمال و گفتار و افکار انسان اثر می­گذارد. «فَرْعُهَا فِی السَّمَاء» و در همه وقت و در هر فراز و نشیبی می­توان از میوه ایمان بهره­مند شد. درخت توحید، ریشه­ای ثابت دارد. تهدیدها و توطئه­ها و نیش­ها و نوش­ها و طاغوت­ها آن را از پای درنمی­آورند و اگر در روایات این درخت به پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام تفسیر شده، به خاطر همین است که دین محمّد صلی الله علیه و آله و راه اهل بیتش در برابر آن همه دشمن، رو به گسترش است و روزی جهانگیر خواهد شد.[۱]

حدیث: پیامبر اکرم(ص) فرمود: من آن شجره (طیبه در قرآن) هستم و فاطمه شاخه آن و علی عامل لقاح و باروری آن و حسن و حسین، میوه­های آن و شیعیان ما برگ­های آن درختند. ریشه این درخت در بهشت عدن است و بقیه­اش در جنّت. (به نقل از المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۶۰ از منابع اهل سنت).[۲]

فاطمه از زبان رسول خدا(ص)

«همانا فاطمه پاره تن من است کسی که او را خشمگین سازد مرا خشمگین ساخته.» [بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۹]

«… دخترم فاطمه، سیده زنان جهان از اولین و آخرین است و او پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح من در بدن من است؛ او حوریه­ای است به­صورت انسان؛ هنگامی که در محرابش به عبادت در پیشگاه پروردگارش می­ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان می­درخشد؛ همچنان که نور ستارگان برای اهل زمین می­درخشد…». [امالی، شیخ صدوق، صص ۹۹-۱۰۰]

«بهشت، مشتاق چهار تن از بانوان است: مریم دختر عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه دختر خویله و فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه وآله وسلم» [بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۹]

«… روز قیامت، منادی از زیر عرش ندا می­کند: ای اهل محشر! سر به زیر افکنید و چشم­ها را ببندید تا فاطمه علیها السلام از صراط عبور کند: و او عبور می­کند در حالی که هفتاد هزار نفر از حوریان بهشتی همراه اویند.» [امالی صدوق، ص ۲۵]

«فاطمه پاره من است؛ کسی که او را خوشحال سازد مرا خوشحال ساخته و کسی که او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده، فاطمه گرامی­ترین مردم نزد من است.» [بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۹]

«خداوند به خشم فاطمه خشمگین می­شود و به خشنودی او خشنود می­گردد.» [امالی مفید، ص ۵۶]

«هرگاه مشتاق بوی بهشت می­شوم، دخترم فاطمه را می­بویم» [همان، ص ۴]

«خداوند، تمام وجود دخترم فاطمه را لبریز از ایمان و یقین کرده است.» [همان، ص ۲۳]

از زبان پیشوایان معصوم

«علی(ع): بخدا قسم او (حضرت زهرا) هیچ­گاه مرا به خشم دربیاورد هیچ­گاه در امری با من مخالفت نکرد و من هر گاه به او نگاه می­کردم، غم­ها و اندوه­ها از من برطرف می­شد.» [وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۶]

امام صادق(ع):

«فاطمه، صدیق کبری است؛ محور حرکت انسان­های گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه علیها السلام بوده است.» [بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۶۴]

امام کاظم(ع):

«در خانه­ای که اسم محمد یا علی، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان، فاطمه باشد، فقر و تنگدستی وارد نخواهد شد.» [سفینه البحار، ج ۴، ص ۲۹۵]

امام زمان(ع):

«در دختر رسول خدا فاطمه سلام الله علیها برای من سرمشق و الگویی نیکو است.» [بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰]

امام صادق(ع):

«هر آن کس که فاطمه علیها السلام را آنگونه که باید بشناسد؛ لیله القدر را درک کرده.» [تفسیر فرات کوفی، ص ۵۸۱]

امام صادق(ع):

«فاطمه را از آن­رو فاطمه گفته­اند که مردم از شناخت او عاجزند.» [همان]

«مولود بهشتی»

پیامبر اسلام در سال پنجم بعثت، سخت­ترین فشارها را پشت­سر می­گذاشت که به اذن خدا، حادثه عظیم معراج رخ داد. حضرت، برای مشاهده ملکوت آسمان­ها به معراج رفت. در آن شب، جبرئیل از میوه درخت طوبی به ایشان داد و پیامبر(ص) از آن، تناول کرد. … و «کوثر»، نعمتی است که از برکت همان میوه بهشتی، به واپسین فرستاده خداوند، اعطا شد؛ مگر نه اینکه پیامبر(ص) همواره دخترش را می­بوسید و می­فرمود: «من بوی بهشت را از او استشمام می­کنم»؟!

با این توصیف ازدواج حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با علی (علیه السلام) در سن ۹ سالگی که از لحاظ تناسب اندام و عقل و درایت در حد دختر ۱۸ ساله بوده هیچ اشکالی ایجاد نمی کند، بخصوص که از زندگانی کوتاه آن حضرت و شخصیت ممتازش به خوبی پیدا است که او دختر استثنائی بود، و سایر دختران را نمی توان به آن وجود مقدس مقایسه نمود.

شیعه و سنی روایت کرده اند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بارها دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) را در حضور مهاجر و انصار «بانوی بانوان جهان از آغاز خلقت تا پایان روزگا» و «بهترین زنان جهان» و «بهترین زن بهشتی» خواند

اما ابنتی فاطمه فهی سیده نساء العالمین،من الاولین و الاخرین،فاطمه خیر نساء العالمین، فهی حوراء انسیه و خیر نساء اهل الجنه

چهار بانوی بهشتی

حضرت خدیجه که پس از ازدواج با رسول خدا(ص)، مورد قهر و قطع رابطه زنان مکه قرار گرفته بود، در آستانه وضع حمل، به دنبال این زنان فرستاد تا او را در این امر مهم یاری کنند؛ ولی با پاسخ سرد و زشت آنان روبرو شد: «تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت، ازدواج کردی، ما نیز به یاری تو نخواهیم آمد.»

لحظه­های دشوار و بحرانی وضع حمل فرا رسید و خدیجه(س) تنها و بی­یار و یاور بود. ناگهان چهار زن را کنار خود دید. یکی از آنها گفت: «نترس و غمگین مباش؛ پروردگار مهربانت ما را به یاری تو فرستاده است؛ ما خواهران توایم.» به کمک چهار بانوی بهشتی [ساره همسر ابراهیم، آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، و کُلثم، خواهر موسی]، مولود خجسته مکه، کوثر پیامبر، فاطمه زهرا سلام الله علیها، جهان را با قدوم خویش مزین ساخت… .

عفاف و حجاب

پیامبر(ص) روزی از مردم پرسید بهترین چیز برای زنان چیست؟ امیرالمومنین علی(ع) این سؤال را در منزل از حضرت زهرا پرسید و آن حضرت پاسخ داد: «اینکه مردان را نبینند و مردان نیز ایشان را نبینند.»[۳] و هنگامی که این پاسخ به پیامبر عرض شد، حضرت ایشان را تحسین و تصدیق فرمود: در تقسیم کارهای زندگی، وقتی رسول خدا(ص) کارهای بیرون منزل را به علی(ع) و کارهای داخل منزل را به فاطمه سلام الله علیها سپردند، حضرت زهرا فرمود: «جز خدا کسی نمی­داند که چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از مواجهه با مردان معاف داشت.»[۴]

در منطق فاطمه زهرا سلام الله علیها، ویژگی­های جسمانی زن، فقط و فقط محدود در زندگی زناشویی اوست؛ تا آنجا که حضرت زهرا(س) از اینکه در تشییع جنازه، پارچه­ای روی بدنش افکنده باشد و حجم بدن مبارکش نمایان باشد، ابراز ناراحتی کرد.[۵] اما همه اینها، به معنی انزوا و گوشه­گیری زنان نیست؛ بلکه در مقام ضرورت، زن می­تواند، بلکه باید میدان­دار تلاش­های اجتماعی و فرهنگی و دینی باشد؛ چنانکه حضرت زهرا سلام الله علیها، خود در احقاق حق امیرالمونین علی(ع) از هیچ کوششی دریغ نفرمود.»[۶]

در جبهه فرهنگی و سیاسی

ایمان و اعتقاد حضرت زهرا سلام الله علیها به حفظ عفت و حجاب مانع از همراهی و مجاهدت در عرصه­های گوناگون دفاع از اسلام و حق نمی­شود. حضور در منطقه نبرد و مداوای زخم­ها و شستن شمشیرها؛ حضور در مسجد برای دفاع از حق و ولایت؛ ایراد خطبه در جمع مردان و زنان و سرکوب کردن دشمنان با استدلال­های متقن و محکم؛ حضور شبانه در منزل گوره زیادی از مهاجرین و انصار و گوشزد کردن ظلمی که بر علی(ع) رفته و تذکر وظیفه آنها و در نهایت، آن­گاه که دست استدلال و برهان و کلام کوتاه شد، اشک­های هر روزه و جهاد فرهنگی آشکار در برابر دشمن، همه و همه، نمونه­هایی از فعالیت­های فرهنگی و سیاسی فاطمه زهرا سلام الله علیها در کنار حفظ عفت و تقوا و بندگی خداست.

تا می­توانی بپرس!

از جمله تلاشهای فرهنگی حضرت پاسخگویی به سؤالات و شبهات زنان و مردان بود؛ چنانکه نقل شده برخی از زنان، خدمت ایشان رسیده، پرسش­های شرعی خویش را مطرح و پاسخ دریافت کردند و آن­گاه که پرسش­گر، بسیاری پرسش­های خود شرمگین می­شد، حضرت با ذکر روایتی که اشاره به فضیلت این گفت­وگوهای علمی داشت، از شرمساری آنها می­کاست و زمینه طرح پرسش­های بیشتر را فراهم می­کرد.

یکی از اصحاب می­گوید پس از درگذشت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، فاطمه را در کنار تربت شهدای احد دیدم که اشک می­ریخت. نزدیک رفته از او اجازه خواستم، حضرت از گریه ساکت شد. (پس از کلامی چند) گفتم: ای سرور زنان، از شما سؤالی دارم که در سینه­ام آشوب کرده! حضرت فرمود: بپرس؛ گفتم: آیا رسول خدا(ص)، پیش از وفاتش بر امامت حضرت علی(ع) تصریح کرده بود؟ حضرت فرمود: عجیب است؛ آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟ [هم، گفت­وگوی مختصری ادامه پیدا کرد] پرسیدم: پس چرا علی از حق خود دست کشیده قیام نکرد؟

حضرت فرمود: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «امام، همانند کعبه است که افراد به سوی او می­روند و او به سوی مردم نمی­رود.»[۷]

پی نوشت ها:

[۱]. تفسیر نور: ج ۶، ص: ۲۸۳.

[۲]. نهج الفصاحه (تنظیم موضوعی)، ص ۴۰۱.

[۳]. منتهی الآمال، ج ۱، ص ۱۳۳.

[۴]. .وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۲.

[۵]. الاستیعاب، ص ۷۵۱.

[۶]. لک: علی قائمی، در مکتب فاطمه.

[۷]. غایه المرام، ج ۱، ص ۳۲۶.

استبصار www.estebsar.ir

تلگرام t.me/estebsar_ir

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube