می گویند ژاپنی ها «شینتو» به دنیا می آیند، به آیین مسیح ازدواج می کنند و به رسم «بودایی» دفن می شوند. آیین های «شینتوییزم» و «بوداییزم» در میان عموم مردم رواج دارد و بیشترین پیروان را به خود اختصاص داده اند. تعداد مسیحی ها کمتر از یک درصد و تعداد مسلمانان نیز بسیار کمتر از مسیحی ها است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار،   ژاپن کشوری مجمع الجزایری است که در امتداد شمال شرقی ساحل قاره آسیا واقع شده است و مرکب از چهار جزیره اصلی به نام های «هوکایدو»، «هونشو»، «شیکوگو» و «کیوشو» و نیز ۸۴۸/۶ جزیره کوچک دیگر است. این کشور ۳۷۸ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و حدود ۱۲۸ میلیون نفر جمعیت. امید به زندگی در زنان هم بیشتر از مردان است. این کشور از نظر جمعیت هفتمین کشور جهان و از نظر مساحت شصت و دومین کشور دنیا محسوب می شود. در ژاپن دین و مذهب رسمی وجود ندارد و دو آیین «بودا» و «شینتو» بیشتر در مراسم های ویژه مورد توجه قرار می گیرند. میزان پایبندی مردم به مذهب در مقایسه با سایر کشورها کمتر است.

اگر چه آشنایی مردم ژاپن با اسلام از سال ۱۸۷۷ م با کتابی تحت عنوان «زندگانی محمد(ص)» که به زبان ژاپنی ترجمه شد، آغاز گشته ولی با این وجود ورود اسلام به این کشور پس از «انقلاب کبیر» در «روسیه» انجام گرفته است. پس از جنگ جهانی دوم و اشغال ژاپن، نیروهای «متفقین» انجمن اسلامی ژاپن را تعطیل می کنند. با خاتمه اشغال ژاپن، مسلمانان دوباره انجمن اسلامی را با هدف گسترده کردن همکاری بین مسلمانان ژاپن تشکیل دادند. چند سال بعد این انجمن، با کمک های مالی، مرکز اسلامی ژاپن را تأسیس کرد و در حال حاضر انجمن ها و مؤسسات اسلامی که در ژاپن وجود دارند با کمک های مالی عربستان و مدیریت پاکستانی ها و ترکیه ای های مقیم اداره می شود.

حکومت در ژاپن به صورت سیستم پارلمانی است و این کشور بر مبنای قانون اساسی اداره می شود.

ژاپن کشوری پیشرو در زمینه تحقیقات، علم و تکنولوژی محسوب شده و جاذبه های گردشگری خاصی دارد. همچنین انضباط ویژه ای در شیوه زندگی و کارهای اجتماعی ژاپنی ها به چشم می خورد که نظیر آن را بندرت می توان در سایر کشورها مشاهده کرد. «توکیو» یکی از چند شهر درجه یک و مهم دنیاست که به راحتی می توان در نقطه، نقطه آن همنشینی سنت و مدرنیته را مشاهده کرد و غرق در رویا و تکنولوژی شد.

برای آشنایی بیشتر با وضعیت زنان و فرهنگ ژاپن و نگاه دقیق تر به این کشور به سراغ «فاطمه مرشدزاده» می رویم که برای تحصیلات علوم اسلامی به ایران آمده است.

فاطمه خانم چند سالته و متولد کدام شهر هستید و تحصیلات تان چیست؟

بیست و پنج ساله و اهل «توکیو» هستم و تنها فرزند خانواده. بعد از اتمام دوران دبیرستان برای تحصیلات دانشگاهی به آمریکا رفتم و تقریبا همزمان در سه رشته علوم سیاسی، روابط بین الملل و نجوم لیسانس گرفتم. در حال حاضر طلبه ام و در حدود یک ماه است که در ایران و جامعه المصطفی تحصیل می کنم.

در کشوری که تعداد مسلمانان خیلی کم است چطور مسلمان شدید؟

من از ابتدا مسلمان بودم. مادرم در دوران تحصیل خود در دانشگاهی در آمریکا مسلمان می شود و با پدرم که از قبل مسلمان بوده ازدواج می کند نام من نیز از ابتدا فاطمه بوده است مادرم به خاطر علاقه زیاد به حضرت فاطمه(س) نام مرا فاطمه گذاشت.

چه شد که برای کسب معارف اسلامی به ایران سفر کردید؟

برای افرادی چون من، مهم ترین عامل سفر به ایران، فشاری است که در کشورهایمان به خاطر اسلام وجود دارد و ما می خواهیم مسلمان باقی بمانیم، مخصوصا در کشورهایی که تعداد مسلمانان بسیار کم است. خیلی از افراد در کشورهای مختلف به ظاهر مسلمانند و اسلام را یک امر سنتی می شمارند؛ اما درباره این دین هیچ نمی دانند و نمی توانند و یا نمی خواهند هم بدانند و به واسطه مسلمان بودن والدین خود، اسلام آورده اند. اما من بسیار علاقه دارم درباره دین و مذهب خود بدانم و حتی خود را در قبال اسلام مسئول می دانم. خیلی وقت ها احساس می کردم اطلاعاتم درباره اسلام کافی نیست، در حالی که می توانم معلوماتی کامل تر و عمیق تر کسب کنم کسب این آگاهی ها نه تنها برای خودم بلکه برای دیگران نیز منفعت دارد؛ چرا که لازم است به هنگام بحث با دیگران و یا حتی تبلیغ درباره اسلام و علل پذیرش آن دلایل منطقی داشته باشم و بتوانم این دلایل را اثبات کنم افزون بر این مسائل، زمانی که در آمریکا در دانشگاه تحصیل می کردم با افرادی آشنا شدم که به مسائل دینی و مذهبی علاقمند بودند و فعالیت های مختلفی در این زمینه انجام می دادند. من نیز به همراه آنان در این فعالیت ها حضور داشتم مثلاً در کنفرانس هایی که در دانشگاه یا خارج از آن برگزار شد شرکت می کردیم و یا حتی کنفرانس هایی را تشکیل می دادیم این فعالیت ها و برنامه ها باعث شد علاقه ام برای آموختن و کسب معارف اسلامی و سفر به ایران چندین برابر و شدیدتر شود و وقتی درس هایم در دانشگاه تمام شد، قبل از شروع تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به فکر تحصیل در رشته علوم اسلامی در ایران افتادم.

درباره مردم ژاپن بخصوص دختران و زنان آنجا برای دوستان خواننده بگویید.

مردم ژاپن بسیار مؤدبند و پشتکار بالایی دارند آنها همچنین بسیار با نظمند و در همه کارهایشان برنامه ریزی دارند، و روحیه سخت کوشی و عادت به کار دسته جمعی در بین غالب اقشار دیده می شود. در ژاپن قشر جوان کم است و میزان افراد سالمند بسیار بالا است آمار می گوید حدود ده سال دیگر از بین سه ژاپنی یک نفر ۶۵ سال به بالا دارد. در خیابان های ایران قشر جوان خیلی زیاد دیده می شود، ولی در ژاپن بیشتر افراد پیر می بینیم البته کم بودن قشر

جوان به چند علت است. بچه ها در گذشته به عنوان یک نیروی کار محسوب می شدند و در واقع یک سرمایه بودند؛ به همین دلیل اگر هم تعداد فرزندان زیاد بود به نوعی کمک کار خانواده بودند؛ ولی امروزه با پیشرفت جامعه و رشد اقتصادی بزرگ کردن بچه ها و تأمین مخارج آنها کار دشواری است، زیرا آنها فقط مصرف کننده هستند و به اقتصاد خانواده کمکی نمی کنند از طرفی مساحت ژاپن یک چهارم ایران است در حالی که تقریبا دو برابر آن جمعیت دارد. کشوری که جا و مکان مناسب برای افراد ندارد، نمی تواند بیش از حد و اندازه جمعیت داشته باشد از این رو میزان رشد جمعیت در ژاپن بسیار کم است و حتی گاهی رشد جمعیت این کشور کمتر از رشد کشورهای اروپایی است. مسئله دیگر این است که سن ازدواج جوانان ژاپنی بالا رفته و دختران دیرتر ازدواج می کنند، یا فقط یک بچه دارند و یا اصلاً بچه ندارند؛ خیلی ها هم تا آخر عمر مجرد می مانند. این موارد از جمله دلایلی است که باعث شده میزان قشر جوان و نوجوان در ژاپن کاهش یابد.

این دیدگاه نسبت به زن ژاپنی وجود دارد که آنها بسیار سخت کوشند و تحمل و صبر زیادی دارند و حتی این خصوصیت زن ژاپنی در بسیاری از فیلم ها و سریال ها به تصویر کشیده شده، که اطلاع دارم برخی از آنها در ایران هم پخش شده است، ولی امروزه زنان ژاپنی کمتر دارای این خصوصیاتند و به ساکتی و سنگینی زنان قدیمی نیستند.

فرهنگ و آداب و رسوم مردم کشورتان چگونه است؟

ژاپن یک کشور سنتی است. این کشور از نظر امکانات رفاهی، اقتصاد و … با کشورهای اروپایی و آمریکایی در یک سطح است، ولی تلاش می کند سنت خود را حفظ کند و به ارزش های خود پایبند باشد. در واقع ژاپن علی رغم برخورداری از انواع تسهیلات رفاهی و سطح اقتصادی بالا، هنوز هم دارای فرهنگ، آداب و رسوم سنتی است که این امر برای خیلی ها تعجب آور است؛ البته با نفوذ فرهنگ غرب متأسفانه این مسئله هم کم کم در حال تغییر و تحول است.

حقوق و وضعیت زنان در آنجا به چه نحو است و نگاه دولت تان به زنان چگونه است؟

دید دولت در کشورم خیلی قدیمی و سنتی است چون دولت را بیشتر مردانی تشکیل می دهند که سن بالایی دارند و حضور زن در سیاست خیلی کمرنگ تر از دیگر کشورهای صنعتی است و زنان در تصمیم گیری های کلان دخالت ندارند.

دولت ژاپن مانند بسیاری از کشورهای آمریکایی و اروپایی حقوق و قانون مساوی برای زن و مرد قائل است؛ ولی عملاً همیشه حقوق مردان بیشتر از زنان است و مردان در موقعیت کاری مشابه حقوق و مزایای بهتر و بیشتری دارند. بسیاری از قوانینی که تصویب شده اند عملی نیست، چرا که مرد به عنوان یک مرد و زن نیز به عنوان یک زن خصوصیات و توانایی های متفاوتی دارند و کسانی هم که به دنبال حقوق مساوی هستند، نمی توانند این تفاوت ها را هضم کنند و همیشه در این زمینه مشکل دارند.

ژاپنی ها تا حدودی تفاوت بین زن و مرد را دوست دارند و این مشکل را کمتر احساس می کنند. در حال حاضر در ژاپن بسیاری از فعالیت ها برعهده زنان است و کارهای بسیاری از آنان خواسته می شود با اینکه زن خیلی از این فعالیت ها را نمی تواند انجام دهد مثلاً در ساعات طولانی کار کند، بعد از ازدواج شاغل باشد و … .

در ژاپن ممکن است مشکلات در زمینه حقوق زنان و … از طرف خود زنان مطرح شود، ولی مطرح کردن و به چالش کشیدن این بحث ها بسیار کم است و از طرف دولت هم زیاد عنوان نمی شود. اینگونه بحث ها در ژاپن آنقدر بزرگ و مهم نیست که در کشورهایی مثل ایران، آمریکا و … به عنوان یک مسئله پراهمیت مطرح است. به نظرم چون در ایران حقوق زن و اینگونه مسائل بیشتر زیر سؤال می رود، باعث شده این مسئله امری قابل توجه تلقی شود و زنان نیز بیشتر اظهار نظر می کنند و مسئولان باید پاسخگو باشند.

آیین متداول و زبان رسمی در کشورتان چیست؟

می گویند ژاپنی ها «شینتو» به دنیا می آیند، به آیین مسیح ازدواج می کنند و به رسم «بودایی» دفن می شوند. آیین های «شینتوییزم» و «بوداییزم» در میان عموم مردم رواج دارد و بیشترین پیروان را به خود اختصاص داده اند. تعداد مسیحی ها کمتر از یک درصد و تعداد مسلمانان نیز بسیار کمتر از مسیحی ها است. زبان رسمی و رایج هم ژاپنی است که با خط مخصوص به خود نوشته می شود. در زبان ژاپنی معمولاً لحن زنانه و مردانه، با هم متفاوت است. در واقع نوع صحبت و پسوندها برای زن و مرد فرق دارد و استفاده از بعضی کلمات برای خانم ها مناسب نیست که این تفاوت لحن باعث می شود حس زنانه فرد نشان داده شود.

برای ما از میزان حضور زنان محجبه در ژاپن بگویید و اینکه خودتان چگونه با حجاب در اجتماع حضور پیدا می کنید؟

ژاپنی ها به نوع پوشش همدیگر زیاد توجه نمی کنند. آنها در مورد حجاب و نوع پوشش زن مسلمان هیچ اطلاعی ندارند . یکبار یک ژاپنی از من پرسید شما با این لباس ها گرمتان نیست؟ همچنین شخصی به هنگام بارش باران از من سؤال کرد شما به خاطر باران این پارچه را روی سرتان گذاشته اید؟ در کل در این امر زیاد پرسش و توجه نمی کنند. زن ژاپنی محجبه و مسلمان کم است و تمام خانم های باحجابی که در ژاپن مشاهده کرده ام خارجی بوده اند، البته میزان افراد خارجی در ژاپن در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار کم است.

چند نمونه از جشن های ملی و مذهبی که در ژاپن برگزار می شود را برایمان بگویید.

اغلب جشن های ملی ژاپن به گونه ای به مذهب وصل شده اند و اکثر کارهایشان صورت مذهبی دارد و اغلب کارهایی است که از قدیم مرسوم و رایج بوده است.

ما در ژاپن روز مادر، پدر، دختر، پسر، کارمند، سالمند و … داریم که جشن می گیریم. به علت کم بودن میزان تعطیلات در کشورم بعضی از روزها با نامگذاری عناوینی تعطیل شده اند، مثل روز دریا و …

مشاغل و رشته های تحصیلی مورد علاقه خانم ها در کشورتان چیست؟ میزان مشارکت آنها در امور فرهنگی چقدر است؟

زنان ژاپنی در مشاغل مختلفی فعالیت می کنند و حتی گاهی میزان کار آنان بیشتر از مردان است، ولی غالبا خانم ها در اموری چون معلمی، فروشندگی، پرستاری، نویسندگی و … بیشتر شرکت می کنند.

در ژاپن تعداد نشریات خاص بانوان زیاد و فعالیت خانم ها در امور فرهنگی نیز گسترده است،مخصوصا در هیئت تحریریه نشریاتی که مخاطبان آنان، زنان هستند، برای بازدهی بالا خانم های بیشتری فعالیت دارند.

فعالیت زنان در ژاپن و نحوه استخدام آنان برای کار چگونه است؟

فعالیت و ساعات کاری ژاپنی ها خیلی زیاد است و گاه تا شانزده ساعت در روز کار می کنند.

در ژاپن کار کردن اهمیت فراوانی دارد، یکی از دلایل پیشرفت وضعیت اقتصادی ژاپن این است که شرکت ها، کارمندهایشان را ساخته اند؛ مثلاً شرکت، دانشجویی که تازه فارغ التحصیل شده را استخدام می کند و او را آموزش می دهد تا در آینده در خدمت شرکت باشد.

در شرکت های ژاپنی سطح های مختلفی برای کار وجود دارد، مثل کارهای اساسی، کارهای عمومی و … کارمندهایی که کارهای اصلی را برعهده می گیرند، فعال اند و در ساعات طولانی کار می کنند و برای شرکت ها اهمیت فراوانی دارند.

اگر شرکت بخواهد زنی را برای کارهای حساس و اساسی استخدام کند بسیار سخت می گیرد و اصولاً زنان کمتر در این بخش ها پذیرش می شوند.

مراسم ازدواج در کشورتان چگونه برگزار می شود؟

ازدواج ژاپنی ها در قدیم خیلی رسمی بوده، ولی

الان جوان ترها بیشتر خواهان برگزاری مراسم خود در کلیسا هستند و از کشیش برای اجرای مراسم دعوت می کنند. ما ازدواج به سبک بودایی و شینتویی نیز داریم که مراسم در معبد برگزار می شود و عروس ها لباس سنتی مردم ژاپن را که کیمونو است می پوشند و موهای خود را به سبک خاصی آرایش و تزئین می کنند. در حال حاضر بیشتر ازدواج ها براساس آشنایی قبلی زوجین است و مراسم خواستگاری کمتر انجام می گیرد.

ارتباط همسران و وظایف آنها نسبت به یکدیگر و نیز جایگاه و اهمیت خانواده در ژاپن به چه نحو است؟

هنگامی که زن به جای فعالیت بیرون از منزل، مشغول خانه داری و یا نگهداری از فرزندان است، کار او مایه گذاشتن برای زندگی و خانواده است؛ یا وقتی مرد به دنبال کار و تلاش است تا برای خانواده پول بیاورد یعنی به زندگی خویش و خانواده اش پایبند است. این نوع تفکر در بین خانواده های سنتی وجود دارد ولی در میان جوان ترها تا حدودی کمتر شده است.

ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم یکی از بیچاره ترین کشورها بوده است و مردم برای دستیابی به پیشرفت و رشد اقتصادی خود را هلاک کرده اند. مردان از صبح تا شب بسیار سخت مشغول کار بودند و زنان نیز تنها با فرزندان خود در خانه زندگی می کردند.

عدم حضور پدر در کنار اعضای خانواده هم موجب ایجاد یک خلاء و مشکل بزرگ شده است.من به عنوان یک دختر مسلمان این خلاء را بیشتر احساس می کنم چرا که در اسلام درباره اهمیت جایگاه خانواده سفارشات بسیاری شده است.

یکی دیگر از مشکلات خانواده های ژاپنی عدم عاطفه است. نبود عاطفه و احساسات حتی در بین والدین و فرزندان نیز مشاهده می شود.

میزان طلاق در ژاپن چقدر است و وظیفه نگهداری از فرزندان بعد از جدایی همسران برعهده چه کسی است؟

همسران ژاپنی در مقایسه با آمریکایی ها، به زندگی خود پایبندترند ولی میزان طلاق در ژاپن نیز افزایش یافته است. در گذشته اگر زن و شوهر به یکدیگر علاقه ای نداشتند و یا حتی از هم متنفر بودند با این حال از یکدیگر جدا نمی شدند؛ چون نگران آینده فرزندان خود بودند، ولی امروزه نگرش «فردگرایی» غالب شده و شخص به زندگی خود اهمیت بیشتری می دهد.

در ژاپن مرد مؤظف است مخارج زندگی خانواده اش را تأمین کند ولی زنان ژاپنی مهریه ندارند. وظیفه نگهداری فرزند بعد از طلاق بستگی به انتخاب والدین دارد و اگر فرزند به سن بلوغ یا قانونی رسیده باشد خودش انتخاب می کند نزد کدامیک از والدین زندگی کند. ولی در هر صورت پدر تا زمان بلوغ فرزند (دوران دبیرستان) وظیفه پرداخت مخارج زندگی او را برعهده دارد.

در حال حاضر مهم ترین مشکل یا دغدغه زنان در ژاپن چیست؟

مشکل عمده کشور ما ازدواج است، چون سن ازدواج خانم ها خیلی بالا رفته و اکثرا از سی سالگی به بعد، تازه به ازدواج می اندیشند. البته این امر در بین ژاپنی ها تا حدودی عادی تلقی می شود ولی این تأخیر در ازدواج مشکلات زیادی را ایجاد می کند. مسئله دیگر اهمیت داشتن فرزند پسر در خانواده های سنتی و قدیمی مخصوصا خانواده سلطنتی امپراطور است. در این خانواده ها اگر زن نتواند فرزند پسری به دنیا آورد زندگی برایش سخت می شود.

البته اینگونه بحث ها بیشتر متعلق به خانواده های قدیمی و سنتی است و در همه خانواده ها رایج نیست.

سیستم آموزشی در کشورتان چگونه است؟

در ژاپن کودکان از شش سالگی به مدرسه می روند و بعد از گذراندن مقاطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان در هیجده سالگی پس از قبولی در آزمون وارد دانشگاه می شوند. در گذشته آزمون ورود به دانشگاه به دشواری کنکور در ایران بوده ولی هم اکنون به خاطر کم شدن میزان داوطلبان پذیرش دانشجو خیلی زیادتر و راحت تر شده است. البته ورود به دانشگاه های معتبر که تضمینی برای آینده خوب است، قدری دشوار است.

تا به حال به کدامیک از شهرهای ایران سفر کرده اید و کجا برایتان جالب تر بود؟

به تهران، مشهد، اصفهان و شمال ایران سفرهای کوتاه مدتی داشته ام با تمام زیبایی هایی که در این شهرها دیدم ولی قم را بیشتر دوست دارم، چون مردمش به اصول دینی و مذهبی بسیار پایبندند و اعتقادات دینی قوی دارند. حتی در جو قم خیلی راحت تر از سایر شهرها با دیگران ارتباط برقرار می کنم.

نظرتان درباره ایران و فرهنگ ایرانی چیست؟

زندگی در ایران نسبت به ژاپن قدری سخت تر است،

ولی در ژاپن زندگی خیلی راحت تر است و بسیاری از دغدغه ها و مشکلاتی که ایرانی ها نسبت به اغلب مسائل در زندگی روزمره خود دارند، در آنجا دیده نمی شود؛ چون ژاپنی ها نیازی به این نوع زرنگ بودن در زندگی خود ندارند از دید ایرانی ها زیاد زرنگ به نظر نمی رسند.

ایرانی ها بیش از حد گله و شکایت می کنند در واقع به هیچ چیز راضی نمی شوند و بدون توجه به امکانات موجود، فقط مشکلات را می بینند. بی نظمی و بی برنامگی نیز در ایران متأسفانه مشاهده می شود در حالی که ژاپن خیلی با برنامه و نظم است. برخورد بعضی آقایان و متلک هایی که می گویند برایم خیلی تعجب آور است چون ما حتی در ژاپن هم چنین برخوردهایی را مشاهده نمی کنیم. وقتی ما از یک کشور غیر اسلامی به کشور اسلامی می آییم، توقع بعضی رفتارها را نداریم با تمام این مسائل گرم بودن، صمیمی بودن و مهمان نوازی ایرانی ها و همچنین یاری رساندن آنها به یکدیگر برای رفع مشکلات بی همتا و قابل توجه است. برخی مراسم ها و برنامه ها نیز در ایران بی سابقه و بی نظیراند؛ مثلاً تشییع جنازه آیت ا.. «بهجت» که خیلی باشکوه بود و چنین عظمتی را برای تشییع پیکر هیچ شخصی در هیچ کجای دنیا ندیده بودم. همچنین بحث انتخابات که خیلی داغ بود و بین ایرانی ها اهمیت فراوانی داشت در حالی که در ژاپن چنین اهمیتی به انتخابات نمی دهند. بسیاری از ایرانی ها به دین و اعتقادات خود پایبندند و خیلی مواقع اصول دینی را با ارزش تر از سایر مسائل می شمارند که این نوع تفکر اهمیت ویژه ای دارد.

قبل از سفر به ایران چه تصوراتی نسبت به زن ایرانی داشتید و هم اکنون زن ایرانی را چطور می بینید؟

قبل از سفر به ایران، زن ایرانی را نمونه کامل و بارز از بانوی بزرگ اسلام، حضرت زهرا(س) می دانستم، اما وقتی به ایران آمدم متوجه شدم تصوراتم زیاد درست نبوده است و همه زنان آن گونه نیستند، زنان و دختران بدحجاب هم در بعضی جاها زیاد هستند.

نکته قابل توجه دیگر این است که در هیچ کجای دنیا دختران جوان به اینگونه آرایش نمی کنند. دلیلی برای این همه آرایش در اماکن عمومی آن هم در یک کشور اسلامی وجود ندارد. فکر می کنم اینگونه آراستن در ایران به نحوی «مد» شده است.

در پایان با تشکر از اینکه فرصت این مصاحبه را در اختیار ما قرار دادید، اگر صحبت خاصی با خوانندگان نشریه ما دارید، بگویید.

من در ژاپن هیچ گونه امکاناتی برای کسب معارف اسلامی نداشتم، ولی در ایران موقعیت و امکاناتی دارم که هیچ کجای دنیا نمی توانم داشته باشم و اینجا خیلی راحت مشغول تحصیل هستم. من خارجی از چنین موقعیتی استفاده می کنم چرا خود ایرانی ها از این موقعیت ها و امکانات کشورشان به بهترین نحو بهره نبرند؟ این درست است که انسان همیشه در هر

کجای دنیا هم که باشد و هر چقدر هم که صاحب نعمات باشد متأسفانه باز هم غم چیزهایی را می خورد که ندارد. مردم ایران باید قدر اسلام و ارزش های دینی خود را بدانند و مدام خداوند را سپاسگزار باشند و به جای توجه بیش از حد به مشکلات از امکانات و نعماتی بهره ببرند که در هیچ کجا یافت نمی شود. در واقع باید اهمیت این مطلب را دانست و فهمید.

امیدوارم ایرانی ها و بخصوص زنان و دختران از این امکانات و فرصت ها به نحو احسن استفاده کنند.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

استبصار www.estebsar.ir

تلگرام t.me/estebsar_ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube