به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار، فکر میکنم که توحید جالبترین بخش قران  برای افراد نا اشنا  با اسلام است. اخیرا مهمان دانشمندی از امریکا به ایران داشتم  که کتابی راجع به  ایده اش به نام خداوند وجود دارد تالیف کرده است. او خدا را در بسیاری از ادیان تحقیق کرده و به درک خداوند رسیده است اما من درباره توحید صحبت میکنم و حقیقت امر اینکه خداوند نمی اندیشد و کون فیکون مینماید.

مسلمان شدن، چه تاثیری بر خانواده ی شما گذاشت؟                                                                    ­

محمد عرب  هستم و ازینکه این فرصت را در اختیارم گذاشتین تا با  شنوندگانتون صحبت کنم،  سپاسگزارم. من شیوه ی زندگی متفاوتی را در غرب برای سی و پنج سال پشت سر گذاشته ام که هرچیزی ممکن است در ان رخ دهد و اکثریت قشر جوان ان ها را تجربه میکنند. تا اینکه فرصتی پیش امد تا به خواندن و اندیشیدن به  برخی مباحث بپردازم که یکی از مهم ترین انها کسب اطلاعات از کتابی خارج از تصور من , قران , درسن بیست وشش سالگی  بود و مردم از من سوال میکنند که احساس خانواده ات زمانی که به اسلام گرایش پیدا کردی چگونه بود؟ انها نه مخالف ونه موافق  یادگیری ارزشهای اسلامی بودند وبی طرفانه رفتار میکردند وچنین برخوردی فضای بیشتری جهت رشد به من هدیه کرد که  در تمامی خانواده ها میتواند اتفاق  بیفتد و مفید باشد. هنگامی که خانواده ها حامیان مناسبی نباشند افرادگاهادلگرم و دلسرد می شوند و چنین  احساس دلسردی ممکن است باعث ایجاد ناامیدی در ادامه ی مسیر شود. اما بی طرفانه رفتار کردن خانواده ها  میتواند سودمند باشد زیرا  فرصت اتخاذ تصمیم درست و پیشرفت  مناسب را می دهد.

چه کتابی به غیر ازقران به شما کمک کرد که اسلام را بهتر درک نمایید؟

اجازه بدهید که داستان زندگی و خودرا برای کسانی که با ان اشنایی ندارند، دقیق توضیح بدهم.  میدانید که اکنون  در چه مسیری هستم و این راه من را به بخش متفاوتی از دنیا هدایت کرده است. جالب است طوری زندگی میکنید که اهمیتی ندارد چه کسی هستید، کجا زندگی میکنید  و چه احساسی دارید.به اطرافتان نگاهی می اندازید و از خودتان سوال می کنید که  من چه کسی هستم، در این دنیا چه میکنم  و چه کسی من را افریده است.  اگر این سوالها به ذهن شما  خطور نکند زندگی شما شبیهه یک بازی سرگرم کنندست. صرفا هرروز را زندگی می کنید، ادامه می دهید و سعی میکنید تصمیم های درستی بگیرید و هر چیزی که اتفاق بیفتد فقط ان را دوست خواهید داشت و سعی میکنید به نحوه احسنت از ان لذت ببرید.و  تنها هدف زندگی شما همین خواهد بود. اما زمانی که این سوالات ذهن شمارادرگیر خود میکنند. شما را تشویق به تجزیه تحلیل انچه در حال رخ دادن است وا می دارد و درک اینکه چه چیزی در اطراف شما درحال وقوع است  و دنیایی که در حال گذران آن هستی چگونه است  و شما در این دنیا چه میکنید و چه کسی شمارو به این جهان اورده است. این سوالات شمارا به سفری خواهد برد که دران پاسخ را درمیابید. و هنگامی که شروع به تفکر راجع به این پرسشها نمودم، اغاز سفرم بود. اغاز سفری برای درک اینکه که هستم و دراین دنیا چه میکنم و چرا وجود دارم. اینها سوالاتی بودند در هنگام خواندن قران به ذهنم امدند که طبیعتا به کمک هر کسی می ایند. وقتی زمانی برای اینکه فکر کنند که هستند داشته باشند، از مشغولیات ذهنی دیگر رها خواهند شد. شاید فرصتی برای تفکر به این چیزها بیابند. به خاطر دارم که در بیمارستان کار میکردم،  وقتی بیماران از کما بهوش می امدند، اکثریت انها این سوال اصلی را می کردند؛ کجا هستم؟دومین سوال این بود که چه اتفاقی افتاد و دوست دارم از اینجا بروم و سومین سوال، اغلب موارد، چه زمانی میتوانم به خانه بروم. اینها سه سوالی هستن که همه را در زندگی به چالش میکشند.  این اتفاق برای من در سن بیست و شش سالگی افتاد وقتی که در حال مطالعه ی قران بودم  زیرا تصور میکردم ان تنها یک کتاب معمولیست. ان را برداشتم تا ببینم چه چیزی دران نوشته شده است.و به خواهرم ثابت کنم که این کتاب چیز خارق العاده ای نیست و بی محتواست و به احتمال قوی توسط انسان نوشته شده است. شاید این دومین علتی بود که قران را برداشتم و به خواندن ان پرداختم اما راهی که دران قدم نهادم بسیار شگفت اور بود. قصد رفتن به کارنوالی در برزیل  برای تفریح بیشترداشتم زیرا لاس وگاس و کلوبهای هالیوود  دیگر برایم جذابیتی نداشتند  همانطور که به زندگی ادامه میدادم و به فکریافتن بیشترین لذت بودم و تصور میکردم کارنوال گزینه ی مناسبی است. هنگام رفتن، خواهرم به منزلم امد و سوال کرد عازم کجا هستی و وقتی توضیح دادم  قران مقدس را اورد و همانند مسلمانان ایرانی از من درخواست کرد از زیران رد شوم و قران محافظم خواهدبود. پس از ان، کتاب قران را از خواهرم گرفتم و شروع به مطالعه ی ان کردم.

گاهی اوقات مردم پشیمان شده و به شیوه ی زندگی گذشته ی خود بازمیگردند. چطور شما استوار در راه اسلام پیش میروید؟

همانطور که قبلا توضیح دادم، برای اولین بار قران را مطالعه کردم و متوجه شدم در ان، سوره ی اول، سوره ی بقره، ایه های ٢٣ و ٢۴ ادعایی دارند مبنی بر اینکه اگر شک دارند این کتاب توسط الله انجام نشده و بلکه توسط انسان فانی صورت گرفته، ازینرو بایستی مدعیان ،یک سوره شبیهه سوره ی بقره خلق کنند. اگر دریابند که این کتاب توسط خالقشان ارسال شده، دیگر هیچ تردیدی در ان نخواهند داشت. این شکل چیدمان کتاب قران توجه من رابه خودجلب کرداما هیچ کدام از افراد خانواده، دوستان یا خویشا وندان حتی کسانی که در طول عمرم با انها مراوده داشتم به من نگفتند که این کتاب نه تنها توسط انسان نوشته نشده بلکه توسط قدرتی برتر فرستاده شده که حتی یک سوره شبیهه ان نمیتوان خلق کرد. کوچکترین سوره ی قران شامل ده کلمه است. بله، اغاز سفر من این چنین بود که به پرسش و یافتن پاسخ هایم پرداختم. زمانی که دریافتم این کتاب معجزه ای ایست که قادر به نادیده گرفتن ان نیستم به ان اعتماد کردم اگر ان حاصل دست نوشته ها یا ایده کسی بود، در ان صورت ان را موردانتقاد قرار می دادم و هرگز تسلیم ان نمیشدم.  لیکن به من ثابت شد که این کتاب حاصل عقیده شخصی نیست و توسط پروردگارم، خالقم افریده شده و از من درخواست کرده که به ان توجه کنم و تسلیم ان شدم. زیرا این احساس، اعتماد از انجا ریشه گرفت که دریافتم هر انکه این کتاب را خلق نموده از نیازهای من بیشتر از هرکس دیگری مطلع است.  ازاین رو با اعتماد به ان، نزدیک شدن به ان   و اجرا کردنش در زندگیم خود را در مسیر این سفر قرار دادم.  تصور میکنم هرکس تجربه ای مشابه من داشته  موافق باشد که با هر اعتقادی، هر مذهب سازمان یافته، به سفری میرود که ملزم به شیوه ی زندگی متفاوتی هست که درگذشته اهمیتی نداشت.  شما بایستی تسلیم اعمال مذهبی  مشخص  مانندنماز یا روزه  یا چیزی که قبلا تجربه نکردم، رفتن به حج باشید.  اما تمامی اعمال مذهبی اجازه ی محک زدن قدرتم و تمرکز روی درک انچه در حال تجربه کردنش هستم را داد. روزه گرفتن به من اموخت که که حال گرسنگان و تشنگان و فقرا را بیشتر از هر زمان دیگری درک کنم خصوصا هنگامی که در حال شکستن روزه ام هستم. تمامی اعمال مذهبی به یاری من امدند تا رشد کنم و تبدیل به انسان بهتری بشوم. اما در مورد سوال شما که ایا کتاب دیگری خوانده ام ، میتوانم به شما لیستی از کتابهایی که در مورد قران تحقیق کرده ام بدهم.

در واقع قران خودمنبع اصلی کسب اطلاعات من بودو انچه که مرا مجذوب این کتاب کرد این بود که تمامی ایات توسط خداوند مهربان نازل شده اند.   اگرچه بسیار جذب این کتاب شدم اما  نمیدانستم چطور از این ایات بیاموزم زیرا هم معنی سطحی و هم معنی عمیق دارندو چطور معانی  دوم انها را بیابم. نهایتا شروع به مطالعه ی قران بارها بارها کردم  و سوالات خود را یادداشت میکردم و پاسخ پرسشهایم  با خواندن مکرر قران پیدا میکردم و برخی سوالاتم خود پاسخ  سوالات دیگر بودند. کمی عجیب به نظر می رسد که سوالی که در ذهن میپروراندم تکه ای از پازلی بود که  با بارها مطالعه ی قران  کنار هم قرار میگرفتند و تصویری بهتر یا عظیم تر یا تکه ای کوچکتر از تصویری بزرگتر را شکل میدادند که مطالعه ی مکرر قران بسیار به من کمک کرد.

چطور میتوان قران  مقدس را بهتر درک نمود؟

در مورد احساس ندامت، باید بگویم که وقتی احساس پشیمانی میکردم زانو میزدم و میگفتم دیگر این کار را نخواهم کرد. این احساس برای من نیز طبیعتااتفاق افتاده است. مثل اینکه مسیر سفر خودرا تغییر دهید. مهم نیست. به جای رفتن به سمت راست به سمت چپ رفتید یا به جای رفتن به چپ به راست رفتید خیلی طبیعی است اما هیچ وقت احساس رفتن به لاس وگاس، کلوبهاو کنسرتهایی که سابقا میرفتم نداشتم. به خاطر ندارم که گفته باشم، اوه، خدایا، کاش میتوا نستم الان به لاس وگاس برم. هیچ وقت چنین احساسی نداشتم اما برای من هم طبیعتا اتفاق افتاده است که میدانستم کارم درست نیست و ان چیز نیست که خداوند میخواهد. خداوند از من میخواهد که به اخلاقیات و ارزشهای انسانی دست یابم و من در حال اموختن انها هستم. میدانم که برای برخی بسیار مشکل است. شبیهه افراد سیگاری که تصمیم به ترک سیگار میگیرند و ارزو میکنند که کاش میتوانستند دوباره سیگار بکشند. برای من چنین اتفاقی نیفتاد که ارزوی انجام کارهای گذشته یا رفتن به جاهایی که سابقا میرفتم بکنم. گذراندن تمامی ان سالها در ان محیط چیزی به من اضافه نکرد جز گرفتن سالهای زندگیم.متاسف هستم که چرا این کتاب مقدس را ده سال پیش وقتی که ١۵ یا ١۶ ساله بودم نخواندم. ازین منظر که با مطالعه ی قران، فطرت من بیدار شد و مسیر طبیعی خودرا درپیش گرفت، بسیار قدردان هستم. مثل اینکه از گذشته به تو تعلق داشته اما زودتر به ان دست پیدا نکردی اما اکنون اماده ی پذیرش ان هستی. اینگونه مثال بزنم که گرسنه از مدرسه بازمیگردی و والدینت غذایی برایت فراهم کرده اند اما به جای گذاشتن ان روی گاز ان را در فر قرار داده اند و شما ان را نمیبینید بنابراین گرسنگی فشار اورده و تصمیم به سفارش پیتزا میگیرید که ناگهان در فر را باز میکنید و چیزی خوشمزه میبینید که همیشه انجا منتظر شما بوده است. تصور کنید که این غذا همیشه انجا بوده اما متوجه ان نشدید. هزاران بار یا بیشتر احساس تاسف کردم که چرا این کتاب را زودتر برنداشتم. این کتاب همیشه انجا منتظر من بود. قران برای ١۴٠٠ سال است که انجاست واین من بودم که نسبت به ان بی توجهی و از ان دوری کردم. پس از اموختن  قران و تجربه شیوه ی زندگی ان، به این نتیجه رسیدم که این کتاب نظیر جواهر یا گنجیست که تنها نه به من بلکه به همه تعلق دارد. ازین رو به تبلیغ ان برای کسانی که مسیر درست برای دست یافتن به قران ندارند پرداختم. و در میان این گنج یا جعبه قران را  یافتم یا بهتر است بگویم مسیر و متوجه شدم که گنج دیگری نیز در این جعبه هست که باید انها را شناسایی کرد و ادامه داد. بیایید راجع به جواهر داخل جعبه، قران با هم گفتگو کنیم. بله در ابتدا این احساس را داشتم که قران تنها متعلق به من نیست  و بایستی زبان گویای قران به مردم شوم.  مردم باید در مورد این گنج بدانن   نه مثل من که سالها از ان بی اطلاع بودم و انها را انکار میکردم.  دیگران نیز ممکن است تجربه ای شبیهه من داشته باشند.  برای من بسیار مهم بود که راجع قران صحبت کنم البته پس از اینکه ان را پذیرفتم.

کدام بعد از قران فکر میکنید برای  خارجی ها جذابتر است؟

در مورد اینکه چطور میتوان قران را بهتر درک کرد، نمیتوانم بگویم که این یک سوال بلکه یک درخواست است. یکی از عجایب این کتاب این است که ایات ان با میزان اطلاعات شما هماهنگ میشوندکه به اصطلاح بلاغت نام گرفته است. میزان درک و مقدار پیام در هماهنگی با میزان درک خواننده خواهد بود. قران کتاب راهنماییست که برای همه قابل استفاده است و میزان دانش یا سواد فرد در درک ان اهمیتی ندارد. هر شخصی با اطلاعات بالا یا پایین میتواند ازین ایات و معنای عمیق و درونی انها بهره بگیرد. به نظر من که چطور میشود قران را بهتر درک نمود باید بگویم که کلام الله مجید این روند را به صورت خودکار انجام میدهد وتمامی کاری که باید انجام دهیم این است که خود را در ارتباط با قران قرار داده و فراموش نکنیم که شان نزول ایات مرتبط با وقایع زمان خویش هستند تا قادر به درک معانی واقعی انها باشیم. میتوانید معنی سطحی قران را در نظر داشته باشین و ان را درک نمایید اما برای درک عمیق تر قران بهتر است به تفسیر و وقایع تاریخی رجوع نمایید که این ایات به حضرت محمد صلی ا… علیه واله نازل شدند که به ما کمک میکند تا درک بهتری داشته باشیم اما هر چقدر دانش فرد بیشتر باشد به نظر من درک عمیقتری از ایات خواهد داشت.

کدام  جنبه ی اسلام فکر میکنید که برای خارجی ها جذابتر است؟

کدام بعد قران به نظر من جذابتر برای خارجی ها یا کسانی که با اسلام و فرهنگ ما اشنا نیستند میباشد؟پاسخ من توحید خواهد بود.  فکر میکنم که توحید جالبترین بخش قران  برای افراد نا اشنا  با اسلام است. اخیرا مهمان دانشمندی از امریکا به ایران داشتم  که کتابی راجع به  ایده اش به نام خداوند وجود دارد تالیف کرده است. او خدا را در بسیاری از ادیان تحقیق کرده و به درک خداوند رسیده است اما من درباره توحید صحبت میکنم و حقیقت امر اینکه خداوند نمی اندیشد و کون فیکون مینماید. هر انچه دستور به خلق ان دهد افریده میشود  و این بسیار برای او جالب بود و میدانم که برای بسیاری افراد نیز چنین است.

از یکی از شنوندگانمان شنیدم که میگفت یک غیر مسلمان اظهار نموده است که اسلام دین مهربانی نیست  چرا که الله به مسلمانان دستو ر داده که دیگران را بکشید. شما چگونه به غیر مسلمانان پاسخ خواهید داد و نظر شما راجع به این  اظهار چیست؟

نمیدانم که چه تعداد از شنوندگان در این برنامه داستان میخوانند اما به شخصه به دلیل  رشته ی تحصیلی و اقتضای شغلم زمان کمتری برای مطالعه ی  داستان  و کتب دیگر داشتم. اما با خواندن قران  برای چندین بار احساس کردم که سه چهار یا پنج داستان با هم خوانده ام.  خواندن مجدد ایات هرگز برایم کسل کننده نبوده است  چرا که هر بار که همان ایه را میخواندم، بیشتر به تمرکز و تفکر به چیزهایی که بیان  میکند  میپردازم و مرا به سطح متفاوتی از ادراک سوق میدهد وان جالبترین بعد قران است که هیچگاه کهنه نمیشود.  هربار که ان را میخوانید به سفری جدید و متفاوت میروید و از دیدگاه نوینی به ان مینگرید ، ذهنتان را باز میکند و اجازه ی رشد میدهد.  به عقیده من افرادحتی در صورت معتقد نبودن به ان، میتوانند از ان سود ببرند. حتی اگر معتقد به هیچ مذهبی هستند یا علاقه ای به ایمان به هیچ مذهبی ندارند. خواندن قران انها را تبدیل به انسان بهتری  میکند و اجازه ی رشد میدهد. اگر مخالفتی با قران ندارند و انسان بدطینتی نیستند خداوند به انها اجازه ی رشد میدهد حتی اگر اسلام را نپذیرند و این از قابلیتهای قران است که هیچ وقت برای من کهنه نمیشود. هر بار  طوری قران را میخوانم که گویی اولین بارم است.  شگفت انگیز است که خداوند در قران میفرماید کتابی که به حضرت محمد صل ا…. نازل کرده ام ، بدون شک، هیچ اشتباهی در ان نخواهید یافت و همینطور چنین جمله ای را نیز در مورد خانواده ی حضرت محمد بیان میکنند.  خانواده ای که انها را مطهر نگه میدارم. که سوره ی سی وسه و ایه ی سی وسه ان را بیان میدارد. الله میفرمایند که میخواستم این خانواده را بری از هرگونه گناه کنم.و کتابی که هیچ اشتباهی در ان وجود ندارد و خانواده ای که میتوانند به عنوان بهترین الگو قرار بگیرند که خداوند اهل بیت را معصوم و مطهر  نگه میداردمیدانیدکه ماه محرم است و اقصان نقاط دنیا افراد مختلف  به بیرون می ایند و احساسات خود را نسبت به واقعه ی تاریخی کربلا در روز عاشورا اعلام میدارند و این بسیار حائز اهمیت است زیرا در قران میخوانیم که هیچ پیامبری  هیچ  در خواستی  در قبال سختیهایی که متحمل شدندکه پیام را به مردم برسانند نکرد اما حضرت محمد صل ا… ازین قائده مستثنی هستند.

ایشان در ازای پیامی که از خداوند به امت خویش منتقل میکنند  در خواست مینمایند که با خانواده ی او مهربان باشند اما پس ازفوت ایشان  در ماه محرم  با اهل بیت ایشان ناجوانمردانه رفتار کردند.و اینها وقایعی است که در قران در میابیم. باید نگاهی به تاریخ و وقایع تاریخی انداخته تا اطلاعات درست راجع به قران و انسانها   در ایات کسب کنیم.

 اقای محمد عرب ممنون ازینکه امشب همراه ما بودید  . ایا مطلب دیگری هست که مایل به بیان ان باشید؟

به نکته ی خوبی اشاره کردید  واینکه میتوانیم ازهر متن نکته ای دریافت کنیم. منظور ایه ی قران گسترش صلح  و تشویق به مبارزه باافرادستیزه جووخشن است اما امروزه با گروهکهای داعش روبرو هستیم. انها هر کس را به قتل میرسانند و به جوانترها اموزش میدهند که همانند انها زندگی کنند. من ویدیوهای پست شده ای را میبینم که پسر بچه های شش هفت هشت نه ساله مقابل بزرگترها ایستادند و سر مردمشان را میبرند که همه انها خشونت علیه انسانیت  میباشد. قران توسعه ی صلح را بیان میدارد. منظورم این نیست که هدف یا نیت شما  انچه را که انجام میدهید توجیه میکند.  برخی میگویند که  قران  تبلیغ قتل و تشویق پیروانش به کشتن دیگران میکند. منظورم این است که ا گر به جای معنی اصلی ایه  معنی سطحی قران و شان نزول ایات را ، موردتوجه قرار دهید احتمالا منحرف شده ودر میان افراد خشن خواهید بود. هر کتابی بدون اموزگار مطمئنا افراد را منحرف خواهد نمود. در دانشگاهها دانشجویان به مطالعه ی کتاب بدون اموزگار نمیپردازند .در دانشگاهها ادبا و پروفسورهایی هستند که ان کتب را تدریس میکنند و به دانش جویان به دانشی که در جستجوی ان هستند یاری می دهندو در مورد قران هم اینچنین است که  با ان به دنبال معلمانی میگردید که به درستی ان را به شما اموزش دهند.

با قران میتوانید به جستجوی معلمانی باشید که به درستی به شما اموزش دهند. انچه دریافتم این است که بیشتر افرادی که به قران نیازمندند به این موارد توجهی نمیکنند و به اسانی منحرف میشوند و اگر احساسی عازم این سفر بشوند قطعا دچار انحراف خواهندشدمگر اینکه ازدانش و منطق خویش جهت کسب اطلاعات مددجویند. احتمالا ان بهترین راه برای ادراک  و دوری از جهلی است که برای بسیاری رخ میدهد که البته نباید اینچنین شود به دلیل دسترسی به اینترنت و وبسایت.  میتوانیم  پاسخ سوالامان را از کسانی که بیشترین اطلاعات را راجع به ایات قران و معانی درست دارند  کسب کنیم. مایل هستم راجع به مذاهب گوناگون در اسلام صحبت کنم که  از زمانی که به اسلام گرویدم در ذهنم هست.

مسلمانان به مذاهب و گروههای مختلفی تقسیم میشوند.  پس از مکرر خواندن قران و  اگاهی از تاریخ اسلام و اشنایی بیشتر با مذاهب مختلف متوجه شدم که  اسلام شبیهه دایره ایست که درهای فراوانی دارد. یکی از درها مالکی، درهای دیگر حنفی، شافعی و جعفری با اسنواشعری است یا کسانی که به دوازده امام اعتقاد دارند.  درهای دیگری  مثل خواهرانی که به سلفی و وهابی معتقد هستند.  درهایی که ورودیه دایره ی اسلام هستند.  اما مرکز این دایره اهل بیت هستند.  اهل بیت توسط ایان قران به وضوح در سوره ی سی و سه و ایه ی سی وسه توضیح داده شده اند. اگر تلاش کنید که به ان ها نزدیک شوید و بیاموزید که چه کسانی هستند و چطور زندگی میکردند  و چگونه اعمال مذهبی خودرابه جا می اوردند که توسط ایات قران توضیح داده شده است و ان احتمالا دقیق ترین دایره ایست که میتوانید ترسیم کنید. اگر  هر کسی غیر از اهل بیت را در مرکز این دایره قرار دهید در این صورت بخشی  از اسلام شما خارج از دایره ی اسلام خواهد بود. بخشی از مراسم مذهبی، طوری که اعمالتان را انجام میدهید یا قران را درک میکنید خارج از دایره ی حقیقی اسلام میباشد. مهم نیست از چه خانواده ای وارد اسلام شده اید. هدف قرب به اهل بیت و کسب دانش درباره ی انهاست. انها مرکز دایره ی اسلام هستند، این برداشت من است.  بسیار خرسند هستم که این فرصت به من داده شد  که دیدگاهم را با دیگران به اشتراک بگذارم و در صورت وجود هر بازتابی لطفا من را در جریان قرار دهید زیرا این برداشت من است. با این تفکر ، نمیتوان مسلمانان را تقسیم کرد. نمیتوانید بگویید او حنفیست یا اوه  این پسر از خانواده ی جعفریست. هیچ شیعه و سنی وجود ندارد. ما همه دریک دایره قرار داریم. بیایید روبه جلو با وجود همه ی مشکلات حرکت کنیم تا چیزهای بیشتری راجع به انها بیاموزیم و از انها به عنوان الگو استفاده کنیم. منظورم از مذهب هر مکتب فکری مثل حنفی شافعی مالکی یا جعفریست.

رهیافته
استبصار www.estebsar.ir

تلگرام t.me/estebsar_ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube