ولادت

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار، امام باقر(ع) ،پنجمین امام معصوم در یکم رجب سال ۵۷ هجرى قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود[۱]

نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم یعنى «شکافنده ى دانشها» است ، بدین جهت که : دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است . کنیه امام ” ابوجعفر ” بود .

نسب

امام باقر (ع) از دو سو- پدر و مادر- نسبت به پیامبر و حضرت على و زهرا علیهم السلام مى رساند، زیرا پدر او امام زین العابدین(ع) فرزند امام حسین(ع)، و مادر او بانوى گرامى فاطمه «ام عبد الله » دختر امام مجتبى(ع) است. بدین سبب آن حضرت را ابن الخیرتین و علوی بین علویین می نامیدند.

در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می‌شد . دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال ۹۵هجری که سال درگذشت امام زین العابدین علیه السلام است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ه . یعنی مدت ۱۹سال و چند ماه ادامه داشته است

دانش امام باقر علیه اسلام

دانش امام باقر علیه السلام نیز همانند دیگر امامان از سر چشمه ى وحى بود،آنان آموزگارى نداشتند و در مکتب بشرى درس نخوانده بودند.

در حدیث معروفی پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به جابر بن عبدالله انصاری فرمود :

إنّکَ ستُدرِکُ رجُلاً مِنّی، اسمُه اسْمِی و شَمائلُهُ شَمائلی یَبْقَرُ العِلْمَ بَقْرا .

(تو مردى از [ خاندان] مرا درک خواهى کرد که نامش نام من، و رفتار و کردارش ، رفتار و کردار من است و دانش را تا ژرفایش مى شکافد). [۲]

«عبد الله بن عطاء مکى »مى گوید:هرگز دانشمندان را نزد کسى چنان حقیر و کوچک نیافتم که نزد امام باقر علیه السلام؛«حکم بن عتیبه »که در چشم مردمان جایگاه علمى والایى داشت در پیشگاه امام باقر چونان کودکى در برابر آموزگار بود[۳].

شخصیت آسمانى و شکوه علمى امام باقر (ع) چنان خیره کننده بود که «جابر بن یزید جعفى »به هنگام روایت از آن گرامى مى گفت:«وصى اوصیاء و وارث علوم انبیاء محمد بن على بن الحسین مرا چنین روایت کرد…»[۴]

ابوجعفر امام محمد باقر علیه السلام متولی صدقات حضرت رسول ( ص ) و امیرالمؤمنین علیه السلام و پدر و جد خود بود و این صدقات را بر بنی هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم می کرد ، و اداره آنها را از جهت مالی به عهده داشت . امام باقر علیه السلام دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود . از آن حضرت می پرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشید ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد : مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در این انقلاب افکار ، نمی توانم تعظیم شعائر دین کنم . امام پنجم علیه السلام بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خوش برخورد بود . با همه اصحاب مصافحه می کرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق می فرمود .

 

اخلاق امام باقر (ع)

در ضمن سخنانش می فرمود : مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بین می برد و گناهان دو طرف – همچون برگ درختان در فصل خزان – می ریزد . امام باقر علیه السلام در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگیری از نیازمندان و تشییع جنازه مؤمنین و عیادت از بیماران و رعایت ادب و آداب و سنن دینی ، کمال مواظبت را داشت . می خواست سنتهای جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعلیم نماید .

مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه ى امام بسیار مى آمد و به آن گرامى مى گفت: «…در روى زمین بغض و کینه ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم!و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست،اگر مى بینى به خانه ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى!»در عین حال امام علیه السلام با او مدارا مى فرمود و به نرمى سخن مى گفت.چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویا روى خویش دید و از زندگى ناامید شد،پس وصیت کرد که چون در گذرد امام باقر(ع) بر او نماز گذارد.

شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر علیه السلام را دید که نماز صبح به پایان برده و به مشغول تعقیب است.

عرض کرد:آن مرد شامى از دنیا رفته و خود چنین خواسته که شما بر او نماز گزارید. فرمود:او نمرده است… شتاب مکنید تا من بیایم. آنگاه به خانه ى شامى آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد،امام او را نشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتى طلبید و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت. مدتی نگذشت که شامى شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهى مى دهم که تو حجت خدا بر مردمانى»[۵]

عده اى به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگین است. با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود مى ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمى خواهیم در آن حال باشد.

چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام علیه السلام از دنیا رفت. آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حالیکه چهره او شاد بود و ناراحتى ها قبل از سیماى او بر طرف شده بود. آنها به امام علیه السلام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم. حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهیم کسى را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.[۶]

اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام

در مکتب امام باقر (ع) شاگردانى نمونه و ممتاز پرورش یافتند از جمله:

۱-«ابان بن تغلب »: ابان از شخصیتهاى علمى عصر خود بود و در تفسیر،حدیث،فقه، قرائت و لغت تسلط بسیارى داشت.والایى دانش ابان چنان بود که امام باقر (ع) به او فرمود در مسجد مدینه بنشین و براى مردم فتوى بده زیرا دوست دارم مردم چون تویى را در میان شیعیان ما ببینند.[۷]

۲-«زراره»: زراره از قرائت و فقه و کلام و شعر و ادب عرب بهره اى گسترده داشت و نشانه هاى فضیلت و دیندارى در او آشکار بود. [۸]

۳-«محمد بن مسلم »:فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود،او اهل کوفه بود و براى بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر (ع) به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند.

شهادت

حضرت امام محمد باقر علیه السلام ۱۹سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین علیه السلام زندگی کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت ، نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامی ، تعلیم شاگردان ، رهبری اصحاب و مردم ، اجرا کردن سنتهای جد بزرگوارش در میان خلق ، متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبری و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعی و امام معصوم ، که تنها خلیفه راستین خدا و رسول ( ص ) در زمین است ، پرداخت و لحظه ای از این وظیفه غفلت نفرمود . سرانجام در هفتم ذیحجه سال ۱۱۴هجری در سن ۵۷سالگی در مدینه به وسیله هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست . پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع – کنار پدر بزرگوارش – به خاک سپردند .

امام سجاد علیه السلام با زبان دعا و مناجات و یادآوری از مظالم اموی و امر به معروف و نهی از منکر و امام باقر علیه السلام با تشکیل حلقه های درس ، زمینه این امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دینی را برای مردم روشن فرمود . رسول اکرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینی وحی الهی وظایفی را که فرزندان و اهل بیت گرامی اش در آینده انجام خواهند داد و نقشی را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت ، ضمن احادیثی که از آن حضرت روایت شده ، تعیین فرموده است .

چنان که در این حدیث آمده است : روزی جابر بن عبدالله انصاری که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد علیه السلام شرفیاب شد . صدای کودکی را شنید ، پرسید کیستی ؟ گفت من محمد بن علی بن الحسینم ، جابر گفت : نزدیک بیا ، سپس دست او را گرفت و بوسید و عرض کرد : روزی خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم . فرمود : شاید زنده بمانی و محمد بن علی بن الحسین که یکی از اولاد من است ملاقات کنی . سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد . علم و دین را نشر بده . امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینی و تعلیم حقایق قرآنی و احادیث نبوی ( ص ) پرداخت . این جابر بن عبدالله انصاری همان کسی است که در نخستین سال بعد از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام به همراهی عطیه که مانند جابر از بزرگان و عالمان با تقوا و از مفسران بود ، در اربعین حسینی به کربلا آمد و غسل کرد ، و در حالی که عطیه دستش را گرفته بود در کنار قبر مطهر حضرت سیدالشهداء آمد و زیارت آن سرور شهیدان را انجام داد . باری ، امام باقر علیه السلام منبع انوار حکمت و معدن احکام الهی بود .

برخی از سخنان امام(ع)

دروغ خرابى ایمان است.[۹]

مؤمن،ترسو و حریص و بخیل نمى شود.[۱۰]

همانا خداوند با حیا و بردبار را دوست مى دارد.[۱۱]

آنکه خشمش را از مردم باز دارد خداوند عذاب قیامت را از او باز دارد.[۱۲]

آنانکه امر به معروف و نهى از منکر را عیب مى دانند بد مردمانى هستند.[۱۳]

عالمى که از علم او استفاده شود بهتر از هفتاد هزار پرستش کننده خداست.

پانویس

مصباح المتهجد، شیخ طوسى،ص ۵۵۷.

بحار الأنوار : ۴۶ / ۲۲۵ / ۵ .

ارشاد، شیخ مفید، ص ۲۶۴.

همان، ص ۲۶۴.

امالى، شیخ طوسى، ص ۲۶۱.

وسائل الشیعه ، ج ۱۲، ص ۱۳۵.

جامع الروات، مجمد بن علی اردبیلی، ج ۱، ص۹.

همان، ص ۱۱۷.

وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی ،ج ۲، ص ۲۳۳.

همان، ص ۶.

همان، ص ۴۵۵.

همان، ص ۴۶۹.

فروع کافى، محمد بن یعقوب کلینی، ص ۳۴۳.

منابع

پیشوای پنجم حضرت امام محمد باقر(ع)،(با اندکی تلخیص، گروه نویسندگان،مؤسسه در راه حق.

مقام پدر و مادر در اسلام، زین العابدین احمدی.

میزان الحکمه، ج۱، عنوان “امامت خاصّه (امام محمّد باقر) در احادیث”

سایت دانشنامه اهل بیت

استبصار www.estebsar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube