به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار، بنده تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران و شخصیت امام خمینی (ره) تحریک شدم که در مورد اسلام تحقیق کنم که در نتیجه مسلمان و شیعه شدم و این را یک لطف بزرگ می دانم و در حال حاضر حدود ۳۰ سال است که مسلمان شده ام. همسرم ایرانی بود و در این مدت به خاطر شغل ایشان، ایامی را در آمریکا بودیم ولی مخصوصا پس از فوت شوهرم؛ به ایران آمده و ساکن اینجا شدم.

کشور آمریکا با اروپا تفاوتهایی دارد، مثلا در قانون اساسی آمریکا آمده که داشتن دین آزاد است ولی واقعیت چیز دیگریست. من وقتی دانشجو بودم مسلمان شدم و قبل از آن در شبکه تلویزیونی آمریکا کار می کردم ولی بخاطر اسلام و حجاب اخراج شدم؛ در صورتی که قبل از اسلام آوردنم، همکارانم از جایگاه خوب من برای ادامه کار در تلویزیون و پیشرفت من صحبت می کردند که البته این اخراج شدن من ناقض قوانین آنجا بود. ولی با اینحال وضعیت اسلام به نسبت در آمریکا خوب است، مخصوصا پس از ۱۱سپتامبر با وجود اینکه هدف از آن؛ اسلام هراسی بود می بینیم که برعکس موج اسلام گرایی رشد زیادی داشته است.

دین مسیحیت مثل دین های دیگر سخن از گناه نکردن و احترام به مردم و سخنان خوب می آورد ولی فقط خیلی کلی می گوید و چهارچوب و چه کاری کردن و چه کاری را نکردن را به پیروانش معرفی نمی کند ولی در اسلام همه جزئیات آمده و همه چیز در آن مشخص شده که این بسیار جالب است؛ و البته  برای بنده شگفت انگیز است؛ ریز ریز عبادات ، مناسک ، نمازها و رفتار ظاهری در آن آمده و هیچگاه انسان ها را تنها نمی گذارد و به نوعی همراه آنها می ماند

بنده رشته دانشگاهیم پیرامون رسانه بود و پس از ایران آمدنم هم در این درس و شغل، شروع به کار کردم و مدتی هم در رادیو فعالیت می کردم و پس از آن در تلویزیون ایران و در حال حاضر هم در PRESS TV مشغول به کارم.

من همیشه از مظلومیت رسانه ای در دنیا می رنجیدم و این که می دیدم رسانه ها تحت اختیار منافع عده ای هستند و حرف مردم و حقانیت را به وضوح نشان نمی دهند ، فکرم درگیر بود. برای همین تصمیم گرفتم فعالیتم را در مباحث رسانه ای به صورت حرفه ای گسترش بدهم و همین دغدغه و اتفاقات پس انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ ایران باعث شد که اقدام به ساخت مستندی پیرامون این وقایع و قتل ندا آقا سلطان بکنم که تحت عنوان «تقاطع» به اکران رسید.

رسانه ها و شبکه های غربی با جذابیت بسیار زیادی برای جلب توجه مخاطب فعالیت می کنند ولی هدفشان اطلاع رسانی و واقع نگاری نیست بلکه هدفشان جنگ رسانه ای به ضرر ایران و اسلامی که در ایران پرورش یافته، است. ولی ما هم متقابلا باید تلاشمان را بیشتر کنیم تا جذابیت کارمان بیشتر شود، البته در سال های اخیر روند خوبی در پیش است.

 همین اواخر سفری به آمریکا داشتم و اقدام به ساخت مستندی نمودم تحت موضوع «عدالت در آمریکا» که الان مراحل تدوین به سر می برد. در آمریکا که بودم به مکان تظاهرات وال استریت رفتم، در آنجا چادرها و پلاکاردهای بسیاری دیدم ولی آدمی ندیدم، علت آن تغییرات مستمر قوانین بود و دستگیری مردم.

آنجا مردم جنبش، هدف واحدی ندارند و نمی دانند می خواهند به کجا برسند و مشکلات انگیزه ای بسیاری دارند. در آمریکا مردم در دو موضوع هیچگاه نظری نمی دهند، یعنی اجازه اظهار نظر ندارند و آن موضوعات یکی دین است و دیگری سیاست. مردم آمریکا خودشان را در سیاست وارد نمی کنند و برعکس مردم ایران در همه مسائل سیاسی که در آن تخصصی هم ندارند و یا حتی اطلاعاتی ندارند دخالت و اظهار نظر می کنند. ولی امیدواریم که مردم در آمریکا کم کم بفهمند که می خواهند به چه چیزی برسند و از این بلاتکلیفی فرسایشی نجات یابند.

قبل از اسلام آوردنم و زمان مسیحی بودم هروقت  انجیل می خواندم با بعضی از عبارات انجیل نا مأنوس بودم، مثلا متوجه نمی شدم که وقتی در انجیل آمده که خدا حسادت دارد یعنی چی؟ همیشه به خودم می گفتم مگر می شود خدا هم مثل من حس حسادت داشته باشد؟ ولی پس از آشنایی با انقلاب ایران و مضامین اسلامی آرام گرفتم و مشتاقانه اسلام را پذیرفتم.

در حال حاضر برای استفاده از شبکه PRESS TV مردم در اروپا باید دیش ماهواره ای مخصوص آسیا را داشته باشند و در فضای اینترنت نیز محدودیت های بسیاری ایجاد می کنند ولی با این حال نتوانسته اند جلوی گسترش این شبکه را بگیرند.

زن موفق زنی است که بتواند استحکام خانواده را حفظ کند و برای شوهر و فرزندانش وقت بیشتری بگذارد در حالی که در آمریکا زن موفق زنی است که در بیرون از خانه شغل خوبی داشته و درآمد داشته باشد که این زندگی نهایت به افسردگی ختم می شود و اکثر زنان در آنجا از ازدواج و خانواده فراری اند. و متاسفانه در ایران کم کم اوضاع به سمت زندگی آمریکایی می رود و بدترین چیزی که در این سال ها من می شنوم و بسیار از آن ناراحت می شوم این است که با افتخار بگویم شصت درصد قبول شدگان دانشگاهی زنان اند، این مسئله بسیار خطرناک است و آینده بدی را برای دختر ایرانی که موفقیت را در تحصیل به این شکل می بیند؛ انتظار دارم و این اوضاع باید جبران شود. این سبک ورود به جامعه به سبک آمریکایی دختران ایرانی را از خانواده دور می کند و باید مراقب بود. خدارو شکر که در ایران آزادی مناسب یک زن ایرانی وجود دارد که باید بتوانیم به شیوه درست از آن استفاده کنیم.

بنده در سفر اخیری که به آمریکا داشتم یک پاورپوینت از ایران ساختم و به مردم آمریکا در مجامع مختلف نشان دادم که  برایشان عجیب ، جالب و دوست داشتنی بود و این به خاطر این است که اطلاعات به آن ها داده نمی شود. و اینکه رسانه ها همیشه صحنه های جنگ و تظاهرات ایرانیان را در آنجا منعکس می کنند و مردم هم تحت تاثیر این اطلاعات در مورد ایرانیان می باشند که ایرانیان جنگ طلب اند.

در آمریکا آن قدر مردم را در اطلاعات رنگارنگ غرق می کنند که دیگر مردم یا از اخبار سیاسی و پیگیری وقایع و صحت آنها خسته می شوند و یا سریع اتفاقات مشکوکی مثل ۱۱سپتامبر را فراموش می کنند.

زمانی من در شهری مثل لندن که می رفتم، پلیس را بدون اسلحه می دیدم؛ ولی در سفر اخیرم که به لندن رفته بودم پلیس آنجا را مثل نیروهای جنگی دیدم که بسیار برایم عجیب بود. در آمریکا بسیاری از مسائل را بیان نمی کنند و حتی مردمشان نمی دانند که در کشورشان چه خبر است! و چه اتفاقاتی در کشور خودشان در حال وقوع است؟ به عنوان مثال چند روز پیش پلیس آمریکا یک جوان سیاه پوست را کشته بود ولی رسانه ها خبر آن را منعکس نکردند و تیم خبری ما بود که برای اولین بار و با تماس یک شهروند آمریکایی از این حادثه باخبر شد و به مخابره آن پرداخت که پس از آن رسانه های خبری خیلی از کشورهای دنیا از این خبر استفاده نمودند در صورتی که رسانه های خود آمریکا روی آن کاری نکردند.

در آخر یک نکته را باید بگویم خدمت همه دوستان مسلمان و شیعه ام که اسلام مثل یک جعبه جواهر است و کافی است این جعبه که روبروی ما است را باز کنیم و از جواهرات داخل آن استفاده کنیم و این موهبت را از خود دریغ نکینم که واقعا حیف است.

گـــــــزارشگر : سعید علی بیگی