به گزارش بنیاد بین المللی استبصار، گفتگو با دکتر سهیل اسعد تقدیم میگردد
تولد در سرزمین مارادونا، عنوان اولین کتاب از خاطرات و زندگینامه ایشان به زبان فارسی است. شاید این کتاب در ظاهر خواننده را به یاد فوتبال و اسطوره فوتبال آرژانتین یعنی مارادونا بیندازد اما در واقع این کتاب زندگینامه داستانی ایشان را روایت میکند.
: داستان این کتاب درباره شخصیتهایی است که از وضعیت موجود زندگی خود راضی نبودند اما متحول شده و به دین اسلام گرویدند؛ در واقع این کتاب قصه تحول انسانها است.
وی درباره ضرورت تالیف این کتاب توضیح داد: در کشورهای غربی تعداد کسانی که مسلمان میشوند در حال افزایش است. در این کشورها با وجود فضای اسلامهراسی و تبعیض علیه مسلمانان، افراد کنجکاو میشوند که بیشتر در مورد دین اسلام تحقیق و بررسی کنند و همین امر آنها را به سمت اسلام سوق میدهد و در نهایت مسلمان میشوند. بسیاری از سلبریتیهای جهان در اوج شهرت، محبوبیت و رفاه و زرق و برق زندگی، باز برای رسیدن به آرامش و رستگاری واقعی به اسلام پناه میبرند.
اسعد اضافه کرد: من با تالیف این کتاب سعی دارم به کسانی که خواننده کتاب هستند این پیام را انتقال دهم که هستند افرادی که از وضعیت یکنواخت زندگی خود ناراضیاند و دوست دارند متحول شده و مسیر زندگی خود را به سوی روشنایی و سعادت تغییر دهند. جمعیت مسلمانان در کشورهای غربی به سرعت در حال رشد است. در حال حاضر گرایش به دین اسلام در قیاس با بقیه ادیان جهان رشد سریعتری دارد.
این نویسنده و فعال مذهبی با بیان اینکه روزی سه الی چهار ساعت کتاب میخواند، گفت: به خودم قول داده بودم روزی خواندن یک کتاب را به اتمام برسانم اما به دلیل مشغله کاری نتوانستم. همیشه در حوزه ترویج فرهنگ کتابخوانی علاقه داشتم نظر مخاطبان را بدانم و به همین منظور فکر میکنم ناشران، نویسندگان و مسئولان فرهنگی کشور ابتدا باید بدانند مخاطبان به چه کتابهایی علاقهمند هستند و با تحلیل نیازسنجی مخاطبان خوراک فرهنگی برای جامعه تولید کنند؛ چیزی که من همیشه آرزو داشتم، بحث نیازسنجی و دانستن نظرات مخاطبان است.
قهرمانان اصلی قصه ما خانوادهمان هستند
سهیل اسعد، راوی کتاب «تولد در مارادونا» گفت: زندگی ما برای خودمان معمولی است و جذابیت خاصی ندارد؛ اما یکی دو نقطه در زندگی امثال ما هست که باید منعکس شود. اول اینکه این امید در قلب هر انسان باید باشد که همه امکان تحول در زندگی را دارند. خواننده کتاب باید توجه کند که این کتاب قصه تحول انسانهاست. نکته دوم این است که با شنیدن قصه امثال ما، نگاهها به عالم متفاوت میشود.
وی در خصوص تصویر غیرواقعی آمریکا در جهان گفت: من از بچگی در آمریکای لاتین و آرژانتین بودم و آنچه هالیوود از ما نشان میداد، بسیار منفی بود. هالیوود جغرافیا را به دو قسمت آمریکا و قسمت لاتینی و جنوبیاش تقسیم کرده بود. ما نیز باور کرده بودیم که آمریکا اصالت دارد و ما به آن ملحق شدهایم. بزرگتر که شدم، فهمیدم رسانه و سینما در ایجاد مسائل غیرحقیقی که به حقیقت تبدیل میشود، چه قدرتی دارد.
وی افزود: من سوریه و عراق و لبنان را دیدهام و در ایران قم را انتخاب کردم و متوجه شدم آمریکاییها چقدر از دیدن زیباییها محروماند؛ چون قلبشان کور است. این کتاب دعوتی است به اینکه نگاهمان ظاهری نباشد و به حقایق نگاه کنیم.
سهیل اسعد در پایان گفت: خاطرات تلخی در زندگی ما وجود دارد که هیچ وقت در رسانه و کتاب آن را بیان نمیکنیم. این خاطرات درباره افرادی است که مجهول و ناشناختهاند و با این حال، در قصه امثال ما شاید بیشترین فداکاریها را کردهاند. مثلاً خانواده خودم که در کتاب، قصههای زیبایی درباره حضورشان آمده؛ اما فداکارییهای ایشان در طول سی سال در جایگاه مادر چهار فرزند که شش ماه در سال در غربت بهتنهایی زندگی میکند، در کتاب نیامده؛ در حالی که مهمترین خاطره است. پشت صحنه این قصهها افرادی هستند که از ما ارزش بیشتری دارند و مجهول میمانند. قهرمانان اصلی قصهها اینها هستند.
جذب به اسلام از طریق محبت
مهری السادات معرکنژاد نویسنده کتاب تولد در سرزمین مارادونا : زندگی آقای اسعد را از سه منظر روایت کردم و تمایل داشتم در متن طوری این سه محور را نشان دهم. یکی اینکه به ما همیشه گفته بودند «هل الدین الا الحب». آنچه در زندگی ایشان میبینیم، این است که از طریق محبت انسانها را به دین جلب کرده و در راه اسلام تبلیغ میکنند. نکته دوم ارتباط ایشان با حضرت معصومه (س) است. حس کردم اگر قرار باشد نور ولایت جایی از زندگی به ایشان تابیده باشد، از نور وجودی ایشان است. به همین دلیل کتاب را با ایشان شروع و تمام کردم. خوشحالم که شب تولد حضرت معصومه (س) کتاب «تولد در مارادونا» رونمایی میشود. منظر سوم نیز شجاعت آقای اسعد موقع تبلیغ دین اسلام تحت ولایت امیرالمومنین (ع) است.
در معرفی ناشر از کتاب آمده است: اسم این کتاب شاید ما را به یاد فوتبال و فوتبالیستها بیندازد، اما در واقع این کتاب خاطرات یک هنرپیشه تئاتر است که در آرژانتین متولد شده. چیز چندانی از اسلام نمیدانسته و طبیعتا چندان در قید و بند دین و احکام دینی نبوده. حالا اما او یک مبلغ مشهور دینی است که ما به اسم سهیل اسعد میشناسیمش. این کتاب خاطرات اوست که از آرژانتین شروع شده تا لبنان و بعدها ایران ادامه پیدا کرده است. سهیل اسعد را ما پیش از این بارها و بارها در برنامههای تلویزیونی دیده بودیمش که فارسی را با لهجهای شیرین حرف میزند. او حالا و در این کتاب شده است راوی و قهرمان بهزاد دانشگر در آخرین کتاب از مجموعه «تولد دوباره» که با قلم مهریالسادات معرکنژاد نوشته شده است.
«فوتبال توی آرژانتین یک فرهنگ است، یک فرهنگ جدانشدنی. هر پسربچهای که توی این کشور بهدنیا میآید همه برایش آرزوی مارادونا شدن دارند. آنقدر فوتبال مهم است که در هر محلهای یک استادیوم بزرگ و کامل فوتبال هست. ساعت پنج به بعد که بچهها از مدرسه میآیند و استراحت میکنند، شهر یکدست میشود زمین فوتبال. اما من از همان دهدوازدهسالگی علاقهای به فوتبال نداشتم. عصرها بعد از مدرسه میرفتم درِ مغازۀ پدرم و بعد از دوسـهساعت، راهی باشگاه جودو میشدم؛ باشگاهی که صدمتریِ مغازه بود…»