به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار، معمر بن خلاد از امام رضا علیه السلام پرسید: آیا به پدر و مادرم که در مسیر حق نبوده اند دعاى خیر بنمایم ؟ امام فرمود: برایشان دعا کن و از طرف آنان صدقه بده و اگر زنده اند و راه حق را نمى شناسند با آنان مدارا کن ! چرا که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند مرا به رحمت و مهربانى مبعوث کرده نه براى سخت گیرى و آزار و نافرمانى .(۱)

از دیدگاه امام صادق علیه السلام نیکی به والدین نشانه معرفت و آگاهى فرزند از عظمت و شکوه الهى است . زیرا هیچ عبادتى نزدیک تر و سریع تر از نیکى به والدین با ایمان که براى خشنودى خدا انجام گیرد به صاحب عبادت نمى رسد؛ زیرا حق والدین از حق خدا ریشه مى گیرد. البته اگر پدر و مادر در مسیر خدا باشند و مرام آنان احیاى دین خدا و سنت پیامبر باشد، آنان فرزندشان را اطاعت خدا به سوى معصیت سوق ندهند، باورهاى مستحکم فرزند را از یقین به شک تبدیل نکنند، از وادى زهد و تقوا به سوى دنیا گرائى نبرند و خلاصه ، خواسته آنان در جهت مخالف اطاعت الهى نباشد.

اگر پدر و مادر از صراط مستقیم منحرف شدند، نافرمانى آنان عبادت و اطاعت آنان ، معصیت خواهد بود، همچنان که خداوند متعال مى فرماید:و ان جاهداک على اءن تشرک بى ما لیس ‍ لک به علم فلا تطعهما(۲)اگر پدر و مادرت تو را وادار کنند که آنچه را نمیدانى شریک خدا قرار دهى ، امر آنان را اطاعت مکن !
امام صادق علیه السلام مى فرماید: حتى در چنین صورتى (که والدین مخالف باشند) باز هم باید با آنان مدارا و ملایمت کرد و اذیت آنان را به خاطر تحمل زحمات دوران کودکى ات تحمل کن و در مورد خوراک و پوشاک بر آنان سخن نگیر و چهره ات را بر مگردان ، صدایت را در مقابل آنان بلند نکن زیرا این کار تعظیم امر خدا است .
در سخن گفتن با آنان زیبا و نرم ، سخن بگو و در برخود لطیف و ملایم باش ، زیرا خداوند متعال پاداش نکیو کاران را ضایع نمى کند.(۳) و حالا همین سفارش را از کلام امام جواد علیه السلام بخوانیم :
بکر بن صالح مى گوید: داماد من به امام جواد علیه السلام نامه اى نوشت و در آن آورده بود که : پدرم یک فرد ناصبى و فردى منحرف است . او به شدت حقیقت را انکار کرده و امامت را نمى پذیرد میخواهم در مورد رفتار با او نظر شما را بدانم و آیا با او مقابله کنم و یا مدارا نمایم ؟
امام نهم در جوابش نوشت :
منظور تو را فهمیدم و به وضعیت اعتقادى پدرت آگاه شدم ، من تو را از دعاى خیر فراموش نمى کنم ؛ مدارا براى تو بهتر از رو در در روئى و مقابله مى باشد. هر سختى آسانى به دنبال دارد، صبور باش و پایدارى کن که عاقبت نیکو از آن پارسایان مى باشد. خداوند تو را در محبت ولایت آنان که دوستشان دارى ثابت قدم بدارد. تو در سایه رحمت و پناه خدا هستى و او پناهدگان خود را ضایع نسازد. بکر بن صالح در ادامه مى افزاید: خداوند در مدت کوتاهى دل پدر را (در نتیجه صبر و شکیبائى وى ) به او متمایل کرد طورى که دیگر با پسرش مخالفت نمى کرد.(۴) از این روایات بر مى آید که احترام پدر و مادر غیر از اطاعت از آنان است .

طبق این آموزه هاى وحیانى اطاعت از والدین نامسلمان و یا گمراه ، روا نیست هر چند که این کار موجبات ناراحتى آنان را فراهم مى آورد اما خوشرفتارى و حفظ احترام پدر و مادر چه خوب باشند چه ، با ایمان باشند و یا بى ایمان لازم است . سخن امام باقر علیه السلام در این مورد گواه روشنى بر این حقیقت است : آن شکافنده علوم فرمود: خداوند متعال در انجام سه چیز از کمالات انسانى به هیچ کس استثناء قائل نشده است :
۱ حفظ امانت ، براى همه اعم از این که خوب باشد یا بد.
۲ وفادارى در برابر پیمان ها، خواه طرف مقابل آدم خوبى باشد یا بد.
۳ نیکى و احسان به پدر و مادر هر چند که خوب و صالح باشند یا بد و گمراه .(۵)
با مرورى کوتاه به منابع اسلامى در مى یابیم که یکى از مهم ترین دستاوردهاى فرهنگ متعالى و حیات بخش اسلام ، استحکام روابط و تقویت عواطف در میان انسان ها است که به این وسیله علاوه بر این که انسان ها همدل مى شوند و نوعى وحدت و انسجام در جوامع به وجود مى آید، اعتماد به همدیگر نیز افزایش مى یابد. اما در جوامعى که از معارف و آموزه هاى الهى خبرى نباشد انسان هایى بى روح بى عاطفه و بى محبت به بار خواهند آمد و همه چیز را فقط از زاویه ارزش هاى مادى و طبیعى خواهند نگریست . در این گونه جوامع ، کمالات انسانى و فضائل اخلاقى هم چون : نیکى به پدر و مادر، ایثار، فداکارى ، حیا و عفت ، رحم و مروت ، جوانمردى و عزت نفس و… معنا و مفهوم نخواهد داشت .

علامه شهید مرتضى مطهرى مى نویسد: مرحوم محققى که از طرف آیت الله العظمى بروجردى به آلمان رفته بودند.(۶)داستانى نقل کرده است که خیلى عجیب است . او مى گوید: از جمله اشخاصى که در زمان ما مسلمان شد، پروفسورى بود عالم و دانشمند. او زیاد پیش ما مى آمد و ما هم مى رفتیم ، اما بعد از مدتى دچار سرطان گردیده و در بیمارستان بسترى شد. ما به همراه مسلمانان دیگر به عیادت او مى رفتیم .
روزى زبان به شکایت گشوده ، گفت : من بعد از آن که مریض شده و در بیمارستان بسترى گردیدم و دکترها تشخیص داده اند که سرطان دارم ، پسرم و زنم آمدند و به من گفتند: معلوم شد که شما سرطان دارید و به این زودى خواهى مرد. هر دو خداحافظى کردند و رفتند. آنان توجه نکردند که در این شرائط سخت این بیمار لا علاج نیاز به محبت و مهربانى و ابراز عواطف دارد. مرحوم محققى در ادامه مى گوید: ما مکرر به ملاقات او مى رفتیم و روزى که بیمارستان خبر داد این شخص مرده است ، ما براى کفن و دفن آن مسلمان آلمانى رفتیم . در آن روز پسرش آمده بود ولى کمى که منتظر ماندیم تا مراسم مذهبى را انجام دهیم ، متوجه شدیم که پسرش جنازه را از پیش به بیمارستان فروخته است و حالا آمده جنازه را تحویل داده و پولش را بگیرد و برود.(۷)

پی نوشت ها:

۱) ادع لهما و تصدق عنهما و ان کانا حیین لا یعرفان الحق فدار هما فان رسول الله صلى الله علیه و آله قال ان الله بعثنى بالرحمه لا بالعقوق . (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۸۵)
۲) لقمان /۱۵٫
۳)مصباح الشریعه ، ص ۷۰٫
۴) بحار الانوار، ج ۷۱، ۸۰٫
۵) الکافى ، ج ۲، ص ۱۶۲٫
۶) حضرت حجه الاسلام و المسلمین دکتر محمد محققى رشتى رحمه الله ، از اساتید دانشگاه تهران بود که در سال ۱۳۵۷ قمرى ، از سوى آیت الله العظمى بروجردى رحمه الله براى تبلیغ و نشر اندیشه هاى تشیع به هامبورگ آلمان رفت ، این اقدام ارزشمند مرجع بزرگ شیعه با توجه به درخواست ایرانیان مقیم آلمان به آن منطقه انجام شده بود. استاد محققى که در آن زمان با اندیشه هاى نو و ابزار پیشرفته آشنائى داشت و به زنان خارجى نیز مسلط بود، توانست با پشتیبانى آیت الله العظمى بروجردى ، علاوه بر حرکت هاى مهم فرهنگى ، مسجد بزرگ هامبورگ را تاءسیس نماید.
این مسجد که در روز نیمه شعبان ۱۳۷۹ ق (۱۳ فوریه ۱۹۶۰) ساخت آن شروع شد؛ در کنار دریاچه آلستر با زمینى به مساحت ۳۸۰۰ متر ساخته شده است .
۷) انسان کامل ، ص ۱۶۹ با تغییر اندک .۲۴۲٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube