با توجه به نزدیک شدن برگزاری همایش بیدارگران ۳ در نکوداشت مرحوم علامه سلطان‌الواعظین شیرازی پایگاه اطلاع‌رسانی استبصار گفتگویی با استاد سید علی میلانی انجام داده است که بخش‌های مهم این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

«با توجه به تاثیرات کتاب شبهای پیشاور چگونه برخی وجود چنین مناظره ای را نفی میکنند؟»

استاد سید علی میلانی

 

کتاب ایشان کتاب مناظره است و مناظره در مکتب ما جایگاه مهمی در مسائل اعتقادی و به خصوص در مباحث امامت جایگاه مهمی دارد.

قرآن میفرماید: (ادعوا الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن).

“جدال بالتی هی احسن” را از روز اول اصحاب ائمه (ع) داشتند و تا امروز ادامه اشته و روش مناسب و موثری بوده برای دفاع از این مذهب و همچنین گسترش این مذهب.

دو شرط اساسی دارد مناظره:

  1. با متانت و با حفظ اخلاق باشد.
  2. از کتاب هایی که طرف مقابل قبول دارد انسان نقل بکند.

که این روش را بزرگان ما داشتند و از جمله مرحوم سلطان العلماء (ره) روشی است که مخالفین را زمین گیر میکند و ناچار می شوند علاوه بر سبّ، حقایقی را انکار میکنند.۱

بنده خودم هم خدمت ایشان رسیده بودم و محضرشان را درک کرده بودم. خیلی مردم از ایشان استفاده میکردند. در حسینیه سادات شیرازی های تهران که ایشان برنامه داشتند، مردم بسیار برکات زیادی دیده بودند.

“به نظرم کتاب ایشان یک کتاب بسیار ارزشمندی است و بنده طلاب را تشویق میکردم تا این کتاب را مطالعه کنند و شاید مناسب باشه که جزو کتب درسی حوزوی قرار بگیرد.”

الان برخی هستند مثلا کتاب (المراجعات) را منکر می شوند، یا می گویند کتاب (الامامه و السیاسه) اصلا برای ابن قتیبه نیست.

یا مثلا غزالی کتابی دارد که در بخشی از آن حدیث غدیر را از بعضی اصحاب نقل کرده، خب این کتاب را بعضی تکذیب میکنند که اصلا غزالی کتابی بنام (سر العالَمَین) را ندارد.

گاهی نیز شخص را منکر میشوند که اصلا چنین شخصی وجود نداشته.

ما زمانی مقیم کربلا بودیم، در آن تاریخ شیخ محمد مرعی انطاکی با برادرش شیخ احمد آمدند به عتبات و به منزل ما آمدند. ما به آنها خدمت کردیم و پذیرایی میکردیم.

این دو نفر قاضی بودند از اهل سنت در شهر حلب و مستبصر شده بودند و مرحوم بروجردی برای آنها شهریه اختصاص داده بودند چرا که حقوقشان قطع شده بود.

بنا شد شیخ محمد مرعی کتابی بنویسد در سیر تشیع و استبصارشان. مرحوم پدرم و دیگران منابعی در اختیارشان گذاشتند و ایشان کتاب را تالیف کرد.

الآن در برخی نوشته ها میبینم که میگویند اصلا شیخ محمد مرعی انطاکی وجود ندارد!

این شیخی که ما از ایشان پذیرایی کردیم و با آنها در ارتباط بودیم را میبینیم که منکر میشوند و میگویند شیعیان چنین آدمی را جعل کردند!

مرحوم علامه حلی در یکی از کتاب هایشان نوشتند که من میرفتم بغداد و با بزرگ فقهای شافعیه جلسه داشتم. در یکی از جلسات یکی از ایشان به من گفت که من هم شیعه هستم مثل شما و من مستبصر شدم و مرحوم علامه خوشحال شدند و به او گفتند که چطور هست که تشیع خودت رو اعلام بکنی؟

او گفت که اگر تشیعم را اعلام بکنم زندگی ام به هم میخورد و حقوقم قطع میشود و شما هم که نمیتوانید کمکم کنید.

مرحوم علامه مینویسند که آن بزرگ فقهای شافعیه وصیت کرد که او را در حرم کاظمین به خاک بسپارند و طبق مراسم شیعی او را تغسیل و تکفین و … بکنند.

بعد ابن تیمیه که کتابی نوشته است در رد علامه ی حلی، میگوید که من از علمای بغداد پرسیدم که آیا چنین کسی وجود داشته است در بغداد؟

و علمای بغداد وجود چنین کسی را انکار کردند و علامه حلی چنین شخصی را جعل کرده.

بنده خودم بعد از این همه سال که گذشته در کتب گشتم تا بالاخره چنین شخصی را پیدا کردم و با همه ی این خصوصیات و اینکه دفن شد در حرم کاظمین و اینکه تجهیزش مطابق با مذهب شیعی بوده در منابع سنی معتبر.

” اینها هیچ مانعی ندارند که یا مناظره را تکذیب بکنند! یا کتاب را تکذیب بکنند! و یا آن عالم را تکذیب کنند! چرا که یک باطلی تاسیس شده به عنوان سقیفه و اینها به هر قیمتی شده به دنبال توجیه آن واقعه هستند. لذا بنده از علمای عامّه به «توجیه گران ماوقع» تعبیر میکنم.”

چرا که این مناظره اولا با متانت انجام شده است و ثانیا با منابع خودشان انجام شده و آدرس میدهد. که یا باید کتاب ها را منکر شوند و یا باید بپذیرند حق را؛ که حاضر نیستند به پذیرش حق.

اینست که ما وظیفه داریم از این مذهب تا میتوانیم دفاع بکنیم.

ما روی قاعده حرف میزنیم و منبع ارائه میدهیم. الان ببینید کتاب های جدیدی که چاپ میکنند و یا نرم افزار های کتاب ها، در آن تحریف میکنند. و اگر آنها راه حق بودند نیازی به تحریف نداشتند.

الآن در ایران مستبصرینی که مستبصر میشوند جانشان در خطر است.

ما در اقلیت هستیم نسبت آنها در دنیا، لکن ما منطق داریم. در مکتب ما ترور و انفجار نیست. همه ی اینها دلیل بر اینست که یک کاری بعد از پیامبر اکرم (ص) صورت گرفت که نباید انجام میشد، جلسه ای به عنوان سقیفه انجام شد که نباید میشد. همه ی آنها در غدیر خم بیعت کردند. خودشان سبب اختلاف شدند بعد از اینکه در غدیر وحدتی بین مسلمین حاصل شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube