thumbnail

اختصاصی سایت استبصار

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار، ترسیسیو بون على (حسین) در سال ۱۹۷۳ میلادى (۱۳۵۱ ه.ش) در شهر نامبولای موزامبیک و در خانواده‌ای شافعی مذهب به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا پایان دوره‌ى دبیرستان ادامه داد.

اطلاعات ترسیسیو در مورد مذهب شافعى هنگام اخذ مدرک دیپلم به آن چه در دروس دینی و قرآنى دوران دبیرستان خوانده بود منحصر می‌شد. با این وجود به علت علاقه‌ی فراوانش به قرآن و لطائف آن، شروع به آموزش قرآن و قواعد عربی به کودکان نمود.

ترسیسیو می‌گوید: «من همواره به شناخت حق و حقیقت عشق می‌ورزیدم، و این حس حق‌جویی، من را به مطالعه و پژوهش در مورد اصول و عقاید مذهبم دعوت می‌کرد. از این رو در گذشته سفرهایى با هدف آشنایی با اقوام و ملل مختلف انجام می‌دادم اما بعد کم کم به سفرهایى تحقیقاتى براى کنکاشت در مورد گرایش‌ها و نحله‌های مختلف اسلامى تبدیل‌شده بود. دائماً با خودم در بحث و جدل بودم و به دنبال جواب سؤال‌هایم مدام به درب خانه‌ی این عالم و آن فقیه و فلان دانشمند دینی می‌رفتم. زیرا اطلاعات و علومى که در مورد مذهبم از طریق خانواده و محیط اجتماعى اطراف به من رسیده بود هیچ‌گاه پاسخ گوی نیازهای درونی‌ام نبود و مرا قانع نمی‌کرد. این دوران حساس که با بلوغ فکرى و جسمى من همزمان شده بود ناگهان گویى درهاى رحمت الهى به رویم گشوده شد.

کتابى زیبا و پرمحتوا پیش رویم قرار گرفت. کتابی به نام «ثمّ اهتدیت» (“آنگاه هدایت شدم”که به ۲۶ زبان دنیا ترجمه شده و ۶…… نفر را به مذهب حقه‌ی اهل بیت علیهم‌السلام رهنمون ساخته) تألیف: دکتر محمّد التیجانی السّماوی.

این کتاب مرا بسیار مجذوب خویش ساخت و افق‌های روشنى پیش روى آینده‌ی من قرار داد. تحقیقات خود را بامطالعه‌ی دیگر کتاب‌های دکتر تیجانى ادامه دادم؛ با مطالعه‌ی این کتاب‌ها دیگر احساس می‌کردم تشنگی درونی‌ام براى رسیدن به حق و حقیقت تا حدودى سیراب گشته و گم شده‌ام که سال‌ها به دنبالش بودم پیدا شده. خوشبختانه در همین اثنا با یکى از علماى شیعه که در شهرمان زندگی می‌کرد و به کارهاى فرهنگى و دینى مشغول بود آشنا شدم . اخلاق و رفتار این عالم شیعى مرا بسیار تحت تأثیر خود قرار داد، او عالِمی عامل، پرهیزگار و پارسا، متدین و باتقوا بود. این صفات پسندیده و اخلاق عالیه مرا جذب مذهب تشیّع ساخت و خواسته یا ناخواسته مرا غرق معارف اهل‌بیت نمود.

سرانجام این پرس و جوها و تحقیقات به ثمر نشست؛ و خداوند متعال توفیق استبصار و ره یافتن به مکتب اهل‌بیت علیهم السلام را به من عطا فرمود. (اللهم صلّ على محمد و آل محمد)

دیگر روح و روانم به آرامش و اطمینانى وصف ناپذیر رسیده بود. از این عالم وارسته خواهش نمودم که معارف اهل‌بیت علیهم السلام را به من تدریس کند، او نیز با کمال میل پذیرفت. این بود که به مدت دو سال تمام با این دانشمند شیعى رفت و آمد داشتم و در طى این مدت کتاب نهج البلاغه را نزد ایشان خواندم و با اقوال آن حضرت و پیام‌ها و حکمت‌های آن امام همام آشنا شدم.کتاب تاریخ الائمه از دیگر کتاب‌هایی بود که نزد او فرا گرفتم.

علاوه بر تحقیق و پژوهش در نهج البلاغه و تاریخ زندگانى اهل بیت علیهم السلام، براى فرا گرفتن واجبات و محرمات مذهبم رساله‌ی عملیه‌ى یکى از مراجع بزرگ شیعه را نیز، نزدش آموختم.

آتش عشق به مذهب جدیدم هر روز بیشتر و بیشتر در وجودم شعله می‌کشید تا آنجا که این عشق و علاقه مرا به مهاجرت به کشورى دیگر و تحصیل در حوزه‌ی علمیه‌ی آنجا وا داشت. بعد از تکمیل تحصیلات دینى به کشورم بازگشتم و به تبلیغ و ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام مشغول شدم؛ به فضل الهى اکثر خانواده و بستگان و برخى دوستانم در اثر ارشادات و تبلیغات من به جرگه‌ی رهیافتگان و مستبصرین پیوستند.

من خدا را شاکرم که با وجود کمبود امکانات توفیق هدایت و استبصار تعدادى را به من عطا فرمود و مرا وسیله‌ای براى نشر دینش قرار داد. البته ناگفته نماند که جاذبیت و عمق مذهب تشیع در رساندن این پیام به دیگران بی تأثیر نبود؛ بلکه نقشى اساسى و مهم ایفا می‌کرد. قوّت و عمقى که در تشیع وجود دارد هر فردی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هر وجدانى را به تأمل وا می‌دارد؛ و هر وجود حقیقت‌جو و حق پذیر را به خود مجذوب می‌کند.

اى برادر و خواهر عزیز! بیا تا با توکّل بر خدا،و توسّل بر رسول خدا و خاندان پاک و مطهرش (صلوات الله علیهم أجمعین) و به دور از هرگونه تعصّب قومى و مذهبى صراط مستقیم را یافته و در بوستان حق و حقیقت گام نهیم.

«وَ السَّلامُ عَلی مَنْ اتَّبَعَ الهُدی»

استبصار www.estebsar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube