به گزارش بنیاد بین المللی استبصار، مصاحبه با خانم فاطمه میهالوویچ اهل کشور بوسنی در ادامه تقدیم شما عزیزان شده است

فاطیما میهالوویچ فاطمه

اسم من فاطمه میخائیلوویچ است. اهل بوسنی هستم و با افتخار دوستدار اهل بیت هستم.

اربعین چیزی نیست که بتوانید چیستی آن را درک کنید. نیرویی بالاتر از کلماتی که می‌گوییم است. بالاتر از داستان های دیگران که مثلا بگویند تو باید باشی و فلان…تجربه ای است که خواهید داشت و چیزی است که باید حس کنید. باید شخصا تجربه کنید و آنجا باشید. در محضر امام حسین (ع) باشید. درست مثل وقتی که در حضور شخص بزرگی هستید. احساس می‌کنید هیچ کلمه‌ای جوابگو نیست. این دقیقا چیزی بود که من حس کردم. و وقتی افراد حتی غیرمسلمان در محضر امام حسین (ع) هستند، حس می‌کنند آن همه زیبایی را هرگز ندیده‌اند. آرامشی حس می‌کنند که در طول عمرشان حس نکرده‌اند.

 

پیاده روی نجف تا کربلا تنها یک پیاده روی ساده نیست. وقتی به افراد دور و برتان نگاه می‌کنید، می‌بینید که همه دارند به سوی یک هدف واحد می‌روند. می‌بینید که همه دارند به سوی یک معنویت واحد می‌روند و همه آن را حس می‌کنند. همه دقیقا یک چیز حس می‌کنند. همه آن ها آن زیبایی را حس می‌کنند. همه عظمت امام حسین را درک می‌کنند. نه فقط امام حسین، بلکه حضرت عباس، و مردانی که در راه امام حسین شهید شدند. زنانی که در کنار ایشان ایستادند. اینها را حس می‌کنید. حس می‌کنید که نفستان در سینه حبس می‌شود و چیزی برای گفتن ندارید. روحتان را در مسیر نجف به کربلا گذاشته‌اید. تنها می توان گفت پاکی مطلق، زیبایی و نور مطلق در آن مسیر است. این چیزی است که در محضر امام حسین است. چون الان وقتی من خودم را در مقابل ایشان تصور می‌کنم و ایشان را تصور می‌کنم که در کنارم ایستاده‌اند و توجه می‌کنند که چه احساسی دارم چیزی بجز عظمت و لذت خالص نمی‌شود درباره اش گفت.

مردم می بینند که ما برای امام حسین گریه می‌کنیم. برای ایشان عزاداری می‌کنیم. اما مساله فقط عزاداری و ناراحتی برای ایشان نیست. ما گریه می‌کنیم که آنجا نبودیم تا همراه ایشان بجنگیم. گریه می‌کنیم که وقتی حضرت زینب بعد از برادرش برای اسلام مبارزه می کرد در کنار ایشان نبودیم. گریه می‌کنیم که به امام خود دسترسی نداریم و نمی‌توانیم با ایشان صحبت کنیم.

داستان کودکان کربلا و داستان خانواده در کربلا بسیار برایم غم‌انگیز است. این که چگونه در شب دهم محرم حضرت عباس، حضرت زینب و امام حسین دور هم جمع شدند و صحبت می‌کردند. و این تصویر یعنی دو برادر و خواهرشان، که حتی نیاز نبود بینشان کلمات رد و بدل شود زیرا همه آن ها می‌دانستند چه اتفاقی قرار است بیفتد در ذهن من غم‌انگیزتر از هر چیز است. زیرا آن‌ها همه عضو خاندان اهل بیت بودند. عضوی از آن زیبایی و عظمت بودند و می‌دانستند به زودی چه خواهد شد. و با اینکه سخت و خشن و دردناک بود اما آن‌ها جز زیبایی از آن ندیدند.

 

 

 

با استبصار همراه باشید

پایگاه اینترنتی www.Estebsar.ir

کانال تلگرام:  http://t.me/estebsar_ir

کانال ایتا: http://eitaa.com/Estebsar_ir

پست الکترونیکی:    estebsar313@gmail.com

پیامک: ۰۹۹۱۷۷۰۰۰۱۴

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube