مستبصر شهید شیر محمد طاطار: ما ۱۴۰۰ سال به اهل بیت (ع) بدهکاریم + فیلم
به گزارش بنیاد بین المللی استبصار، شیر محمد طاطار در ۱۸ شهریور ۱۳۴۰ در یک خانواده ی ترکمن دیده به جهان گشود.
شیر محمد در نیمه ی دوم سال ۱۳۸۰ به مذهب تشیع و مکتب اهل بیت (ع) تشرف پیدا کرد ، و بعد از سه ماه تقیه، در سال ۱۳۸۱ به صورت علنی تشیع خود را اعلام کرد.
شیر محمد به تحصیل علاقه ی زیادی داشت. چون می دانست منشا تمام بدبختی ها و کمبود ها ، بی سوادی است. همیشه سعی می کرد با دلیل و منطق به حقیقت برسد و می گفت:《اگر با دلیل و منطق به مطلبی برسیم ، حتی اگر از سوی دشمن باشد ،قبول می کنم ، وگرنه قابل قبول نیست.》
و همین عطش حقیقت جویی باعث شد تا سطح علمی خویش را بالا ببرد.
حضور شیر محمد به عنوان یک فرد با سواد و متواضع، با روابط اجتماعی بالا در جامعه ی محروم روستایی آن روز باعث شده بود تا مردم روستایی برای حل مشکلات مالی و اداری خود به او مراجعه کنند.
سعه ی صدر ،خویشتن داری و گره گشایی از مشکلات مردم، حُسن خلق با روابط اجتماعی بالا،رسیدن به داد مظلوما، محرومیت زدایی از سطح جامعه ی روستایی ترکمن صحرا با علم ،نظم و آراستگی با آن روحیه ی رهبری و مدیریتی که داشت باعث شد شیر محمد برخواسته از بطن جامعه ی مستضعفان به مرور در دل ها و جان ها نفوذ کند ،و در بین ترکمن ها به《شیرجان》و در بین سیستانی ها و بلوچ ها ی منطقه《شریف》لقب گیرد.
شیر محمد از همان کودکی روحیه ی ظلم ستیزی داشت و زیر بار حرف زور نمی رفت .همین خصلت ایشان در بزرگسالی تکامل یافت. او هیچ چیز را بدون دلیل و منطق نمی پذیرفت . شیر محمد آزاده بود و حرف زور را از کسی قبول نمی کرد .و این حریت ایشان زمینه ای شد که مذهب تشیع را انتخاب کند ،چون آزادگی ایشان در این راه تامین می شد و این یکی از جرقه های استبصار شد .
کتابخانه ،تاسیس پست بانک ،تعویص پلاک های قدیمی خانه ها و اسامی کوچه ها ،پیگیری احداث پارک و محل تفریح کودکان ،گازکشی روستا، تاسیس مدرسه ی جدید و انسجام مدارس قدیمی، هرروز از روستا به استانداری و باز به روستا ،تلاش های بی وقفه ی شیر محمد بود که تعدادی از این طرح ها هنوز در دست اقدام بود.
یکی از ایده های فرهنگی و موفق شیر محمد ،برنامه ی جشن ویژه ی عید《قربان تا غدیر بود، که هدفش تقویت وحدت بین شیعه و سنی بود. این ایده در سال ۱۳۸۱ برای اولین بار در ترکمن صحرا توسط شیرمحمد طرح و اجرا شد.
این جا بود که دشمنان دریافتند که خطر بزرگی از سوی شیرمحمد منطقه را تهدید می کند . کار به جایی رسیده است که علمای اهل سنت نیز پای بحث غدیر نشسته اند.
آنان یافته بودند که تخریب شیرمحمد ثمری ندارد، چون مردم منطقه، فقط شیرمحمد را نشنیده بودند، بلکه به وضوح لمس کرده بودند.
و بعد از تطمیع و تهدید که بی فایده بود، نقشه ی شهادت ایشان را کشیدند.
بدون تردید شهادت رسیدن به اوج کمال انسان است و انتخاب آگاهانه ی آن حق را از باطل جدا می کند.
شهید طاطار هدفش فقط تغییر مذهب نبود. او در این راستا بر مبنای اتحاد بین مذاهب در مقابله با نفوذ و گسترش وهابیت تلاش می کرد.
تنها جرم این شهید عزیز ، ولایت و محبت امیرالمومنین علی (ع) و اولاد طاهرینش (ع) بود ؛و بر سر جان خویش با خدایش معامله کرد . از آنجایی که وهابیت کوردل تحمل وجود شیعه را نداشتند، سرانجام در ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۸۷ به طور ناجوانمردانهای با ۲۱ ضربه چاقو و قمه به شهادت رساندند.
شهید شیرمحمد طاطار اولین شخصیتی بود که در استان گلستان هم اهل تشیع و هم اهل تسنن بر پیکر او نماز خواندند.
سیره شهید
بعد از ظلم ستیزی ،انگیزه ی دیگر شهید طاطار برای مبارزه با طاغوت ،تبعیت از فرمان های رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) در رابطه با رفع طبقات اجتناعی 《کاخ نشینی و کوخ نشینی》بود.
شهید طاطار از همان کودکی و دوران ابتدایی روحیه ی ظلم ستیزی داشت ،و زیر بار حرف زور نمی رفت .همین خصلت ایشان در بزرگسالی تکامل یافت .که مذهب تشیع را انتخاب کند؛ چون آزادگی ایشان در این راه تامین می شد و این یکی از جرقه های استبصار ایشان شد.
_در رابطه با مسایل و سخنان اهل بیت (ع) کتاب هایی را می خواند و چکیده ی آن ها را برمی داشت .بعد این چکیده ها در دو خط خلاصه می کرد و به صورت درشت و بزرگ می نوشت و روی در و دیوار خانه می زد که در هر نگاهی ،این سخنان گوهربار برای ما مرور شود.
شهید طاطار اطلاعات دقیقی در مورد سیره ی اهل بیت (ع) داشت و می گفت:《آرزو دارم صداقت ائمه اطهار (ع) را برای افرادی که آگاهی ندارند توجیه کنم.》
دیدش نسبت به انتخاب مکتب تشیع فقط از راه حدیث و تفسیر نبود. بلکه بیشتر آن آموزه های اخلاقی اجتماعی مد نظرش بود؛ و در اصولی که عدم رعایت آن، جامعه را به هرج و مرج می کشید ،کاوش و جست و جو می نمود.
در روشن گری و رساندن پیام اهل بیت (ع) به مردم کار فرهنگی می کرد و می گفت:《ما نباید به مقدسات توهین کنیم». خیلی واضح و روشن به افراد می گفت:《من شیعه هستم》و با کسی دشمنی نمی کرد.
برای وحدت بین شیعه و سنی به طور جدی تلاش می کرد و بینش و آگاهی در این زمینه را مانع رشد وهابیت می دانست.
کلام شهید
خلق پیامبر
شهید طاطار محبت فوق العاده ای به اهل خانه داشت ،بین دختران و پسران هیچ فرقی نمی گذاشت.
میگفت:《نشر دهید اخلاق پیامبری را و با این محبت به مردم نزدیک شوید .دشمنی یک دفعه به وجود می آید؛ ولی دوستی را باید پرورش داد.
شهید طاطار بسیار منظم و دقیق بود که اگر به بند کتانی اش دو گره می زد؛ این دو، سه نمی شد.
میگفت :《هر چیزی باید به اندازه ی مصرفش باشد و اضافی نباشد .اگر من به بند کتانی ام سه تا گره بزنم ،به اندازه ی همان یک گره از روند روزانه ام خارج می شوم ،دو گره کافی ست و سومی اضافه است.》
درختی که بار ندارد، هیچ کس از شاخه ی آن آویزان نمی شود ؛اما یک درختی که بار دارد و میوه دارد، همه از آن آویزان می شوند .باید شأنیت این را پیدا کنید که از شاخه های تان آویزان شوند. باید آن قدر دشد کنید که شیطان تحملش تمام شود و بیاید شما را از سر راه بردارد.
اخلاق، نقطه ی ضعف و قدرت هر شخصی است. اگر اخلاق و مردم داری و روابط اجتماعی داشته باشیم، همه چیز دادیم.
از سخنان معروف شهید طاطار می توان به دو جمله اشاره کرد:
- ما ۱۴۰۰ سال به اهل بیت (ع) بدهکاریم
- عقیده را نه با زر و نه با زور نمی توان تغییر داد