آناتولی میرزایی که در بمباران بعثی ها در سال های جنگ تحمیلی شهید می شود…
به گزاش بنیاد بین المللی استبصار، چند سال پیش رهبر انقلاب در سال ۹۵ ابتدای سخنان خود در کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین به سالروز ترور مالکوم ایکس رهبر فقید مسلمانان سیاه پوست آمریکا اشاره کردند و با به کار بردن واژه «شهادت» جایگاه او را یادآور شدند. ایشان در آن مقدمه از حاضران در کنفرانس تهران خواستند برای شادی روح مالکوم ایکس فاتحهای قرائت کنند و او را یادآور شوند. ایشان فرمودند: «چون امروز سالروز شهادت مالکوم ایکس رهبر مسلمانان آمریکاست، از حضار محترم خواهش میکنم یک حمد و قل هوالله برای روح آن شهید بخوانند»
اما مالکوم ایکس کیست ؟
مالکوم ایکس (متولد ۱۹ مه ۱۹۲۵ در نبراسکا) که با نام «حاج مالک شباز» نیز شناخته میشود، فعال حقوق بشر و رهبر مسلمانان سیاه پوستان آمریکایی بود. او مدافع حقوق سیاه پوستان بود و جنایات سفید پوستان آمریکایی علیه سیاه پوستان را به شدت متهم کرد، به همین دلیل، مخالفانش به او تهمت رواج نژادپرستی و خشونت زدند.
پدر مالکوم، «ارل لیتل»، سخنگویی غیر روحانی و از جمله افرادی بود که برای حقوق مدنی سیاه پوستان فعالیت می کرد، او مدیر انجمن «پیشرفت سیاه پوستان جهان» بود، از اینرو روحیه ای خود مختار و مدافع سیاه پوستان در فرزندانش آفرید.
او به واسطه فعالیتهای گستردهاش در کسب حقوق پایمال شده سیاهان بارها از سوی سازمانهای سیاسی وابسته به سفیدپوستان به مرگ تهدید شده بود. سرانجام در سال ۱۹۲۹ خانه آنها در میشیگان در حالی که آنها خواب بودند سوزانده و به تلی از خاکستر بدل شد. و آنان به سختی خود را نجات دادند ! مالکوم از آن شب به عنوان یک کابوس یاد میکرد:
«کابوسی که هرگز در ذهنم نمیمیرد مأموران آتشنشانی و پلیسهای سفید نیز آمدند، اما ایستادند که تماشا کنند خانه تا کف میسوزد و تلی از خاکستر میشود».
با این وجود، مالکوم در سالهای اولیه زندگیاش یتیم شد. وقتی مالکوم شش ساله بود، پدر وی بر اثر تیراندازی کشته شد. وقتی که هم به ۱۳ سالگی رسید، بر اثر فشارهای زندگی، مادرش تاب نیاورد و نهایتا در بیمارستان روانپزشکی بستری شد. مالکوم پس از بستری شدن مادرش، به یتیمخانه منتقل شد.
مالکوم ایکس، در سن ۲۰ سالگی به خاطر بزهکاری به ۸ سال زندان محکوم شد. در زندان بود که مالکوم با جمعیتی به نام «ملت اسلام» آشنا شد و به عضویت این ملت در آمد. پس از عفو مشروط و آزادی از زندان، در سال ۱۹۵۲ به عنوان یکی از سخنگویان این ملت برگزیده شد.
مالکوم لیتل پس از پیوستن به امت اسلام تصمیم گرفت مانند دیگر برادران و خواهرانش در امت اسلام نام فامیلش را به ایکس تغییر دهد. ایکس نام خانوادگی واقعی هر خانواده آفریقایی آمریکایی بود که نام خانوادگی واقعی اجداد برده خود را نمیدانست و مجبور شده بود، نامی را که اربابانش بر او نهادهبودند، بپذیرد.
مالکوم از آن پس همهجا نامش را مالکوم ایکس مینوشت تا بر ناشناخته بودن هویت سیاهان در آمریکا تاکید کند.
تبلیغات مذهبی و اعتقادی او در آمریکا، باعث شد تعداد زیادی از سیاهپوستان با اسلام آشنا شوند و در مدت کوتاهی به عضویت گروه «ملت اسلام» درآیند. به مدت ۱۲ سال، او حامی برتری سیاه پوستان و طرفدار جدایی آمریکاییهای سیاه و سفید بود و تاکید «جنبش حقوق مدنی» بر یکپارچگی را به تمسخر میگرفت. با این حال، پس از مدتی، در سال ۱۹۶۴ از جمعیت «ملت اسلام» جدا شد و اندیشههای این جمعیت را تاحدود زیادی مورد انتقاد قرار داد.
مالکوم ایکس پس از جدایی از «ملت اسلام» به چند کشور آسیایی و آفریقایی سفر کرد تا به جهانیان ثابت کند مبارزه با تبعیض نژادی و بردهداری، تنها به جامعه آمریکا محدود نیست. سفر به سرزمین وحی و زیارت خانه خدا، اتفاق بزرگ دیگری بود که در دفتر زندگی مالکوم ایکس جای گرفت. پس از بازگشت از مناسک حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید.
چند مورد تلاش برای ترور او با ناکامی مواجه شد، تلاشهایی که بعدها اف.بی.آی سعی کرد آن را به اعضای جمعیت «ملت مسلمان» نسبت دهد. در ۱۴ فوریه ۱۹۶۵ بمبی در منزل محل اقامت مالکوم، بتی و چهار دخترشان منفجر شد که به هیچیک از آنان آسیبی وارد نیاورد. تنها هفت روز بعد، در ۲۱ فوریه ۱۹۶۵ هنگامی که او در یکی از سالنهای اجتماعات منهتن نیویورک سخنرانی میکرد سه مرد مسلح، او را از فاصلهٔ کم هدف ۱۵ گلوله قرار دادند و مالکوم ۳۹ ساله بلافاصله کشته شد.
سرنوشت خانواده مالکوم ایکس چه شد ؟
۵۶ سال بعد از ترور «مالکوم ایکس» رهبر مسلمانان آمریکا خانواده وی اسنادی را منتشر کرده اند که نشان می دهد «اف بی آی» و «پلیس نیویورک» پشت قتل این رهبر حقوق مدنی سیاه پوستان در سال ۱۹۶۵ بوده اند
دختران مالکوم ایکس با استناد به نامهای از یک پلیس سابق در بستر مرگ که ادعا میکرد پلیس نیویورک و اف بی آی برای قتل مالکوم ایکس توطئه کرده بودند، خواستار بازگشایی پرونده تحقیقات درباره قتل پدرشان با توجه به شواهد جدید شده بودند.
«جسد ملیکا شباز» دختر ۵۶ ساله «مالکوم ایکس» روز دوشنبه اول آذر ۱۴۰۰ (۲۳ اکتبر ۲۰۲۱)در آپارتمانش در بروکلین پیدا شده است.
مرگ ملیکا شباز درست دو روز پس از تبرئه شدن «محمد عزیز» و «خلیل اسلام» از اتهام قتل پدرش صورت گرفته است.
شیعه شدن نوه دختری مالکوم ایکس و تبدیل شدن به یکی از حامیان جبهه مقاومت
مالکوم لطیف شباز نوه دختری مالکوم ایکس است
کنترل مالکوم شباز از کودکی توسط آمریکاییها
دختر وی فرزند خود را مالکوم لطیف شباز نام گذاشت او از همان کودکی کنترل میشد و در سن ۱۳ سالگی به جرم آتشسوزی منزل خودشان به زندان افتاد جرمی که در ابتدا به خاطر فشار مجبور به پذیرش آن شد و اما همیشه انکار میکرد و یا یک بار او را به خاطر عبور نکردن از خط عابر پیاده ماهها به زندان انداختند، اما وی اسلام پذیرفت و راه تشیع را پیش گرفت.
مالکوم چندی پیش به سوریه سفر کرد، در آنجا هیچ کس و هیچ چیزی نداشت. از فردی نشانه حوزه علمیه شیعیان را پرسید و آن فرد رئیس حوزه علمیه شیعیان بود.
پیشنهاد وهابیون به مالکوم شباز برای پیوستن به این فرقه
دو سال پیش وهابیون در سفر حج به او پیشنهاد پیوستن به این فرقه را دادند اما مالکوم با وجود فقر، پیشنهاد مالی وهابیون را نپذیرفت و به آنان گفت: من محبت اهل بیت(ع) را با دنیا عوض نمیکنم.
مالکوم شباز اگر در آمریکا کشته میشد، برای آنها مشکلساز میشد از این رو او را به مکزیک میکشاندند و در آنجا به قتل رساندند زیرا کشتن انسانها در مکزیک بسیار راحت است در آنجا باندهای تبهکار زیادی وجود دارد که به راحتی آدم میکشند در نهایت هم رسانههای غربی اعلام کردند که وی بر اثر درگیری و زد و خورد در کاباره به قتل رسیده در حالی که آیا کسی که قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم را دارد، به کاباره میرود؟
مالکوم زندگی سختی داشت و به دلیل شخصیت پدربزرگش همواره او را اذیت میکردند او در حالی که تنها ۸ سال داشت به جرم آتش زدن منزل افتاد و حتی یک بار مادر او را هم زندانی کردند.
گویا فردی او را برای سخنرانی در یک اجتماع کارگری به مکزیک دعوت کرده بود، اما وی در این سفر مظلومانه به شهادت رسید و نکته اینجاست که این فرد هم برای همیشه ناپدید شد.
آمریکاییها با عواقب قتل مالکوم در این کشور آشنا بودند، از این رو با طراحی سناریویی او را به مکزیک کشانده و به شهادت رساندند.
در ابتدا این جنایت از سوی رسانههای غربی بایکوت شد، اما پرس تیوی این موضوع را مطرح کرد و پس از آن رسانههای غربی شروع به تخریب مالکوم و شستشوی مغزها کردند، زیرا آنها مسلمانان و آزادیخواهان را ابتدا به قتل رسانده و سپس به تخریب آنها میپردازند.
مالکوم شباز قصد داشت برای شرکت در جشنواره فیلم فجر به تهران سفر کند ولی وزارت امنیت ملی آمریکا نظر دیگری در خصوص هدف سفر وی به ایران داشتند وی پیش از سفر به تهران توسط پلیس اف بی آی آمریکا دستگیر شد.
حضور وی در جشنواره فیلم فجر موجب افزایش اعتبار بین المللی این جشنواره به خصوص در نزد جامعه سیاه پوستان و مسلمانان، مخالفان صهیونیسم و مخالفان امپریالیسم در سراسر جهان می شد.
مالکوم شباز نیز مانند پدر بزرگش یک تهدید جدی و مطرح و عملی برای سردمداران قدرت بوده است.
ملکوم لطیف شباز به مذهب شیعه گرویده بود و به سخنگوی “محور مقاومت” نه تنها برای نیروهای ضد صهیونیسم در خاور میانه بلکه همه نیروهای مخالف امپریالیسم در سراسر جهان تبدیل شده بود.
اگر آنان برای کشتن وی بیش از حد صبر می کردند و اجازه می دادند تا او نیز شهرت و اعتبار زیادی را به عنوان یک فعال مورد احترام به دست می آورد، آن گاه ترور و کشتن وی کار سخت تری می شد و سپس این مسئله به رسانه های گروهی کشیده می شد.
اگر آنان منتظر می ماندند تا کتاب وی آماده و منتشر می شد، کشتن وی تردیدهای زیادی را ایجاد می کرد. اگر آنان منتظر می ماندند تا وی مثل پدر بزرگش مشهور و تاثیر گذار شود، با مشکلات بزرگی روبهرو می شدند.
ظاهرا آنان به یک اقدام پیش گیرانه دست زده اند. قاتلان تصمیم گرفته اند تا او را قبل از این که وارد مرحله مشکل سازی شود، از بین ببرند.
البته سیاست آمریکا و امپریالیسم و صهیونیسم بر این استوار هست که برای حذف فیزیکی مخالفانشان و زمینه سازی ترور آنان ابتدا به ترور شخصیت مبادرت میکنند،
نهادهای امنیتی آمریکا با نفوذ در رسانههای گروهی این کشور برنامه هایی را طراحی می کنند که حتی بعد از مرگ مخالفانشان نقش فعال آنان به عنوان افرادی ضدامپریالیسم را نادیده و مخفی نگه دارند.
این روش را در باره شهدای دیگر جهان اسلام و تشیع مثل شهید ادواردو آنیلی پسر و وارث سوپر میلیاردر ایتالیایی و شهید کنت لوکا فرزند مالک کارخانه بزرگ و قدیمی تولید مشروبات الکلی به نام مونتالچینو Montalcino هم میبینیم
این هست دموکراسی غربی و آزادی بیان به سبک غربی !
و به فرموده رهبر انقلاب:
در تاریخ، غربیها نخواهند توانست لکهی ننگ استعمار را از دامان خود پاک کنند. شعارهای طرفداری از حقوق بشر، شعارهای طرفداری از دموکراسی، نخواهد توانست عملکرد غربیهای مدعی و پرادعا را در آسیا و در آفریقا و در آمریکای لاتین و در نقطهنقطهی کشورهائی که سالها تحت استعمار بودند، به فراموشی بسپرد. آن روز با استعمار این کار را کردند، امروز به شکل دیگری همان نقشه را دنبال میکنند، همان هدفها را دنبال میکنند.۱۳۹۲/۰۳/۱۷
اگر کشورها و ملتهایى، بتوانند همت کنند و جامعهى بشرى را و جامعهى جهانى را از زیر بختک استعمار و استکبار بیرون بکشند، مشکل حل خواهد شد. یعنى عمدهى مشکل بشریت این است۱۳۹۳/۰۳/۰۴
والعاقبه للمتقین