شیعه امامیه، قدیمیترین و با سابقهترین مذهب در میان مذاهب اسلامی بهشمار میرود که ریشه آن به صدر اسلام و زمان حیات پیامبراکرم(صلیالله تعالی علیه و آله) باز میگردد.
شیعه در لغت
شیعه در لغت به دو معنا بهکار رفته است؛ یکی به معنای موافقت و هماهنگی در روش بیآنکه یکی تابع دیگری باشد.[۲] و روشن است که حضرت ابراهیم از پیامبران صاحب شریعت بوده و پیرو شریعت نوح نبوده است، بلکه روش او در توحید هماهنگ با روش نوح بوده است.
دوم به معنای یاری رساندن، اطاعت پذیری و پیروی کردن از دیگری است. چنانکه در قرآن کریم در مورد فردی قبطی که از هواداران و پیروان حضرت موسی بود فرموده است: «فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ»[۳] آن کس که از دوستان و هواخواهان موسی بود، علیه کسی که از دشمنان او بود از وی یاری خواست.
از دو معنای یادشده معنای دوم شناخته شده تر و معروف تر است و هرگاه قرینه ای در میان نباشد، همین معنا اراده خواهد شد؛ چنان که در کتب لغت و تفسیر نیز آمده است که «شیعه گروهی هستند که بر یک امر متفق و مجتمع هستند و هر گروهی که بر یک امر اجتماع کنند، آنها شیعه هستند.»[۴]
شیعه در اصطلاح
امامیه یا شیعه اثنیعشریه در اصطلاح به کسانی گفته میشود که گذشته از اعتقاد به امامت و خلافت بلافصل علی(علیهالسلام)، پس از او حسن بن علی(علیهالسلام) و حسین بن علی(علیهالسلام) و نُه فرزند حسین(علیهالسلام) را که آخرین آنها امام مهدی، امام قائم و غائب از دیدهها است، به امامت میپذیرند.[۵]
شیعه امامت را منصبی الهی دانسته و معتقد است که انتخاب امام به وسیله نص و از جانب خداوند صورت میگیرد. در این میان پیامبر گرامی اسلام نیز به پیروی از سنّت الهی که در میان انبیای گذشته نیز وجود داشته به دستور خداوند امامان و اوصیای بعد از خود را معرفی کرده است. این بزرگواران هم در زمینه مرجعیّت دینی و در بخش ولایت، حاکمیّت و رهبری جامعه، امام و مقتدای مردم پس از رسولخدا(صلیالله تعالی علیه) هستند.
پیدایش تشیع
فرق اسلامی چون معتزله، اشاعره، خوارج و مرجئه، غالباً در واکنش به حوادث اعتقادی و سیاسی برخی دورهها به صورت انفعالی پیدا میشدند ولی پیدایش شیعه این گونه نبوده است. جانشینان پیامبر از زمان خود حضرت، دستکم برای عدهای از اصحاب مشخص بودند که از علوم و آثار پیامبر بهره خاص گرفته بودند و این علوم و اسرار، سینه به سینه در آنها انتقال پیدا کرده بود، ولی به جهت اختناق موجود در بعضی دورهها فرصت بروز و ظهور به صورت گروهی منسجم را نیافتند تا اینکه امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) با اندک فرصتی که یافتند توانستند تا حدودی معارف مکتب اهلبیت (علیهالسلام) را در جامعه نشر دهند.
رافضی
یکى از مفاهیم و اصطلاحاتى که معمولاً مخالفان تشیع به انگیزه نکوهش شیعه به کار مىبرند، کلمه «رافضی» و «رافضه» است.
رافضی از ریشه «رفض» به معناى ترک و رهاکردن فرد یا چیزى است. درباره تاریخ و منشأ پیدایش این اصطلاح گفته شده: «این لقب را زیدبن على بن الحسین(علیهالسلام) بر شیعیان کوفه که با او بیعت کرده بودند، و سپس بیعت خود را شکسته و از یارى او دست کشیدند، اطلاق کرده است؛ زیرا آنان نظر او را درباره شیخین جویا شدند، و او از آن دو به نیکى یادکرد و تبرّى نجست! در نتیجه شیعیان کوفه او را رها کردند و بدین جهت «رافضه» نامیده شدند.»[۶]
این نظریه قابل مناقشه است؛ زیرا مورّخان معتبر آن جا که درباره ی قیام زید بن على و شهادت وى سخن گفتهاند، چنین مطلبى را بیان نکرده اند، آنان فقط از این که کوفیان او را تنها گذاشته اند و به بیعت با او وفادار نماندند، یاد کرده اند. این روش کوفیان پیش از این شناخته شده بود، چنان که در مورد جدّش إمام حسین (علیهالسلام) چنین کردند.[۷]
ظاهراً عنوان رافضه اصطلاحى سیاسى بوده که حتّى قبل از ولادت زید بن على بن الحسین بین مردم رایج بوده است. این اصطلاح بر کسى اطلاق مىشد که معتقد به مشروعیّت نظام سیاسى حاکم نبوده است. لذا مشاهده مىکنیم که حاکمان بنیامیه وخلفای بنیالعباس مخالفین خود را که عموماً شیعه هستند، متّصف به رفض کرده و آنان را سزاوار شکنجه و قتل مىدانستند.
برخی از دانشمندان علم رجال اهلسنت، در تضعیف رجال سند برخی روایات، نسبت رافضی به آنان میدهند، و معتقدند رافضیان، صحابه رسول خدا (ص) را ناسزا می گویند و روایات ساخته و مصنوع خود را به راویان موثق نسبت میدهند.[۸]
در مقابل کلمه رافضی، ناصبی قرار دارد. و به کسی گفته می شود که به اهلبیت (ع) کینه و دشمنی می ورزد، گرچه آن را آشکار نسازد.[۹]
تشیع و ایرانیان
برخی از مستشرقان معتقدند که مذهب شیعه توسط ایرانیان پایهگذاری شده است و ریشه در کتاب و سنت ندارد!!
علاقه و احترام ویژه ایرانیان نسبت به اهل بیت و امامان شیعه مسئلهای بسیار بدیهی است، اما نباید آن را منشاء پیدایش تشیع قلمداد کرد؛ چرا که شیعه اعتقاد به وصایت و امامت حضرت علی و فرزندانش را طبق روایات معتبر و متواتر از پیامبر اسلام گرفته است و پیش از ورود اسلام به ایران، شیعیان بسیاری در سرزمینهای عربی حجاز، عراق و یمن زندگی میکردند. از این رو نمیتوان منشاء تشیع را مردم و فرهنگ ایرانی دانست.
شواهد تاریخی نشان می دهد که ایرانیان در آغاز که آیین اسلام را برگزیدند بیشتر پیرو مذهب اهل سنت بودند و تا پیش از دولت صفوی که تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام گردید، بسیاری از مناطق ایران سنی مذهب بودند و در اصل، تشیع ایرانیان به دست شیعیان عرب بنیاد نهاده شد.
بسیاری از شیعیان عرب که از ظلم و ستم حکومت های اموی و عباسی به سرزمینهای فارس، خراسان و دیگر سرزمین ها مهاجرت کرده بودند، مذهب شیعه را در ایران منتشر ساختند.[۱۰]
ادامه دارد …
[۱]. کل من وافق غیره فی طریقته فهو من شیعته تقدم او تاخر. المیزان: ج ۱۷، ص ۱۴۷.
[۲]. سوره صافات: آیه ۸۳.
[۳]. سوره قصص: آیه ۱۵.
[۴]. صحاح اللغه: ج ۳، ص۱۵۶ ؛ تاج العروس: ج۵، ص۴۰۵ ؛ لسان العرب: ج۸، ص۱۸۸.
[۵]. الملل و النحل: ج۱، ص۱۶۹ ؛ فرق الشیعه: ص۱۰۸ ؛ اوائل المقالات: ص۴.
[۶]. رجوع شود به: مقالات الاسلامیین: ج ۱، ص ۱۳۷.
[۷]. أعیان الشیعه: ج ۱، ص ۲۱.
[۸]. الغارات: ج۱، ص ۴۲.
[۹]. مسالک الافهام: ج ۷، ص ۴۰۴.
[۱۰]. شیعه شناسی، علی ربانی گلپایگانی: ص۳۱.
پایگاه اطلاعرسانی استبصار www.Estebsar.ir
تلگرام t.me/estebsar_ir ایتا Eitaa.com/Estebsar_ir
اینستاگرام instagram.com/estebsar_persian