یکی از منابع شناخت از دیدگاه اسلام، سیره اولیا و پیشوایان اسلام و به عبارت دیگر سیره معصومین (علیه‌السلام) است. افزون بر سخنان، شخصیت ایشان یعنی سیره و روششان، سرچشمهایی برای شناخت است. سیره پیامبراکرم(صلی‌الله علیه و آله) برای ما یک منبع
الهام است؛ هرچند سیره سایر ائمه اطهار(علیه‌السلام) نیز چنین است و از این جهت تفاوتی نمیکند.

سیره نبوی

دوری از سیره اولیای الهی

همانند ظلمی که درباره قرآن‌کریم کردیم، نسبت به سیره پیامبر و سایر ائمه اطهار(علیه‌السلام) نیز کرده‌ایم. هنگامی‌که می‌گویند: پیغمبر(صلی‌الله علیه و آله) چنین بود، می‌گوییم: او که پیغمبر بود! یا هنگامی‌که می‌گویند: علی(علیه‌السلام) چنین بود، می‌گوییم: علی(علیه‌السلام) این‌گونه بود؛ ما را به علی(علیه‌السلام) قیاس می‌کنی؟! آن‌ها از آب و خاک دیگر و از شهر و دیار دگرند!

نتیجه این تفکر این است که اگر یک عمر برای ما تاریخ پیامبر و اهل‌بیت(علیه‌السلام) بگویند، برای ما درس نمی‌شود و مانند این است که بگویند فرشتگان در جهان بالا چنین کردند!

در صورتی که اگر این‌گونه می‌بود خدا به‌جای پیامبر، فرشته می‌فرستاد. پیغمبر یعنی انسان کامل؛ یعنی ویژگی‌های بشریت را دارند با کمال عالی مافوق مَلَکی. یعنی همانند یک انسان اگر گرسنه شوند غذا می‌خورند، تشنه شوند آب می‌خورند، نیاز به خواب پیدا می‌کنند، بچه‌های خودشان را دوست دارند، غریزه جنسی دارند، عاطفه دارند؛ بنابراین می‌توانند مقتدا باشند. اگر این‌گونه نبودند امام و پیشوا نبودند.

تاریخ روشن پیامبر اکرم (صلی‌الله تعالی علیه)

یکی از افتخارات ما مسلمانان در برابر پیروان ادیان دیگر این است که از طرفی بخش بسیار زیادی از سخنان پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) در دست است و از سوی دیگر تاریخ پیغمبر(صلی‌الله علیه و آله) بسیار روشن و مستند است. جزئیاتی از زندگی پیغمبر اکرم(صلی‌الله علیه و آله) به‌صورت قطعی و مسلّم نقل شده که درباره هیچ‌کس دیگری وارد نشده است؛ از لحظه تولد، دوران شیرخوارگی، بلوغ و ازدواج گرفته تا بعثت و واپسین لحظه زندگی آن حضرت.

معنی سیره

«سیره» در زبان عربی از ماده «سِیر» است. «سِیر» یعنی حرکت، رفتن، راه رفتن، رفتار. ولی «سیره» یعنی نوع راه رفتن و نوع و سبک رفتار.[] هرچند آشنایی با رفتار پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) نیز مفید است ولی آنچه مهم است، شناخت سبک رفتار پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) است. باید سبک و روش پیغمبر(صلی‌الله علیه و آله) را در تبلیغ، رهبری و مدیریت جامعه، قضاوت، سبک زندگی خانوادگی، معاشرت با اصحاب و یاران، رفتار با دشمنان و دهها مورد دیگر را در بخش‌های مختلف زندگی ایشان بررسی کنیم تا با شناخت زوایای گوناگون زندگی آن حضرت بتوانیم به ایشان تأسی نموده و به این دستور قرآنی عمل نماییم که: «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ».[۲]

منطق استوار

آیا یک انسان می‌تواند در عمل در همه شرایط زمانی و مکانی یک منطق ثابت و محکم داشته باشد که از آن تجاوز نکند؟

شاید برای بسیاری سخت باشد؛ ولی رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله) این‌گونه بود. ایشان در عمل، سیره و منطق عملی داشت. پیغمبر شعب ابی‌طالب که تنها جمع اندکی از اصحاب که در دره‌ها محبوس‌اند، آب، خوراک و نیازهای دیگر به آن‌ها نمی‌رسد و آن‌چنان بر آنان سخت است که برخی از مسلمانانی که در مکه، اسلام خود را پنهان کرده بودند با برخی مسلمانانی که در شعب بودند و به‌ویژه علی (علیه‌السلام) رابطه برقرار می‌کرده و از تاریکی شب استفاده می‌کردند و انبان غذایی می‌آوردند و مسلمانان هرکدام اندکی می‌خوردند تا سد جوعشان بشود، همین پیغمبر به سال دهم هجری که می‌رسد که حکومت‌های جهان از او حساب می‌برند و در برابر او احساس خطر می‌کنند و نه‌تنها تمام جزیره العرب زیر نفوذ اوست، بلکه سیاسیون جهان پیش‌بینی می‌کنند که این قدرت به‌زودی از جزیره العرب سرریز کرده و متوجه آن‌ها خواهد شد، ولی همین پیغمبر یک‌ذره از نظر روحی فرق نکرده است! یک عرب بیابانی می‌آید خدمت پیغمبر (سلام‌الله) هنگامی‌که می‌خواهد با ایشان گفتگو کند بر پایه شنیده‌های گذشته، رعب پیغمبر (صلی‌الله علیهد و آله) او را می‌گیرد و زبانش به لکنت می‌افتد. پیغمبر (سلام‌الله) ناراحت می‌شود که از دیدن من زبانش به لکنت افتاد. بی‌درنگ او را در بغل می‌گیرد و می‌فشارد که بدنش بدن او را لمس کند. برادر! «هوّن علیک». آسان بگو از چه می‌ترسی؟ من از آن جبابره‌ای که تو گمان کرده‌ای نیستم: «لستُ بملِک».  من پسر آن زنی هستم که با دست خودش از پستان بز شیر می‌دوشید. من مانند برادر تو هستم هرچه می‌خواهی بگو!

آن‌گونه که می‌بینیم رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) دارای سیره و منطق عملی و سلسله معیارهایی است که از آن معیارها سرپیچی نمی‌کند؛ یعنی شرایط اجتماعی، اوضاع اقتصادی و موقعیت‌های طبقاتی قادر نیست آن اصول را از او بگیرد.

سرمایه شیعه

ما شیعیان سرمایه‌ای داریم که اهل‌تسنن این سرمایه را ندارند. اهل‌تسنن تنها ۲۳ سال دوره معصوم دارند. یعنی دوره‌ای که یک شخصیت معصوم در آن وجود داشته است که می‌توان از سیره او بهره برد؛ چون تنها معصوم را پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) می‌دانند. ولی ما شیعیان افزون بر ۲۳ سال بعثت پیامبر(سلام‌الله)، ۲۵۰ سال دیگر دوره امامت امامان تا زمان شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) یعنی سال ۲۶۰ هـق را نیز داریم. مجموع این ۲۷۳ سال، شرایط و اوضاع به گونه‌های مختلف درآمده است و در همه این دوره‌ها معصوم وجود داشت بنابراین در شرایط گوناگون می‌توانیم روش درست را استنباط کنیم.

برای نمونه امام صادق (علیه‌السلام) در دوران بنی العباس هم بوده است درصورتی‌که دوره‌ای شبیه دوره بنی العباس برای پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) رخ نداده است. لذا ازاین‌جهت سرمایه‌های ما غنی‌تر و جامع‌تر است.[۳]


[۲]. سوره احزاب: آیه۲۱.

[۳]. برگرفته از کتاب سیری در سیره نبوی، نوشته متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (با اندکی دخل و تصرف).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube