آن حضرت در خلافت خود که تقریبا ۴ سال و ۹ ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد.

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استبصار، سی سال از واقعه عام الفیل می گذرد. زمان، آبستن واقعه ای است که مولود آن، شهره آفاق و فخر زمین و زمان می شود. مکه، روز جمعه، سیزدهم رجب، «سی سال پس از عام الفیل» درد، بر دختر اسد غلبه کرده است؛ دردی که او را تا مسجدالحرام می کشاند و دستان نیازش را به سوی کعبه بلند می کند:«ربّ انّی مۆمنهٌ بک و بما جاءَ عندکَ مِن رُسُلٍ و کُتُبٍ وانّی… پروردگارا! من ایمان دارم به تو و همه پیامبران و کتاب‌هایی که از سوی تو آمده و گفتار جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و به او که این خانه کعبه را بنا کرد. پروردگارا! به حق همان کسی که این خانه را بنا کرد، به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان».

 شاید او نمی دانست نام طفلی که در شکم دارد، روزی بر «تارک پیشانی تاریخ» خواهد درخشید و آوازه شوکت و عظمت او، در تمام روزگاران خواهد پیچید.
فاطمه! از درد شکوه مکن، خداوند، تو و فرزندت را از عنایت بی حدّش سرشار می‌کند. ای فاطمه! نام این مولود را علی بگذار، که خدای علی اعلی می فرماید: « او را از نام خود جدا کردم و به ادب خود ادب آموختم و بر مشکلات علم خویش او را واقف ساختم».
و چنین افتخار منحصر بفردى که براى على علیه السلام در اثر ولادت در اندرون کعبه حاصل شده است بر احدى از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آینده بدست نیامده است و این سخن حقیقتى است که اهل سنت نیز بدان اقرار و اعتراف دارند و هر سال خانه کعبه در روز ۱۳ ماه رجب ترک بر می دارد و حکومت عربستان سعودی سعی می کند این حقیقت(رکن یمانی) را با ترمیم و تعمیر بپوشاند.

نام گذاری از عالم غیب
از جمله ویژگی های مختص امیرالمومنین(علیه السلام) که تنها در مورد ایشان صادق است موضوع نام گذاری حضرت امیر(علیه السلام) است که از عالم غیب برایشان این نام یعنی «علی» برگزیده شد. در واقع قبل از ولادت حضرت علی(علیه السلام) نام او در تمام کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمان‌ها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام «علی» ثبت شده بود. نام مبارک امیرالمومنین(علیه السلام) همراه با نام گرامی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همه کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی داده اند!

محمد بن جریز طبری در تفسیر کبیر خود و ابن عساکر در تاریخ خود ضمن ترجمه ی حالات امام علی(علیه السلام)، همچنین محمد بن یوسف گنجی شافعی ضمن باب ۶۲ کفایت الطالب و حافظ ابوبغیم در حلیه الاولیاء و شیخ سلیمان بلخی حنفی در نیابیع الموده به نقل از ذخائر العقبی امان الحرم الشریف احمد بن عبدالله طبری شافعی هنگی مسند از ابوهریره نقل نموده اند که رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند:«مکتوب علی ساق العرش لا إلا إلا الله وحده لاشریک له و محمد عبدی و رسولی ایدته به علی بن ابی طالب؛ بر ساق عرش این کلمات مقدس نوشته شده که خدایی نیست مگر ذات ذوالجلال الله که یگانگی بدون شریک است و محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و رسول من است که او را به علی بن ابیطالب(علیه السلام) تایید نمودم».

شب معراج و  چهار محل اسم امام علی(علیه السلام)
در حدیثی زیبا که می رسید علی فقیه شافعی همدانی در موده القربی نقل نموده است رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به امام علی(علیه السلام) فرمودند: در چهار محل اسم تو را با اسم خودم توام دیدم:

۱. در شب معراج وقتی به بیت المقدس رسیدم بر صخره آن یافتم لا اله الا الله محمد رسول الله ابدته به علی وزیره؛ یعنی لا اله اله الله محمد(صلی الله علیه و آله) رسول خداست او را به علی(علیه السلام) وزیر او تایید نمودم.

۲. به سدره المنتهی که رسیدم دیدم ثبت شده است: أنی أنا الله لا اله الا انا وحدی و محمد صفوتی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به، یعنی به درستی که من خدایی هستم که غیر از من خدای یگانه ای نیست، محمد(صلی الله و علیه و آله) حبیب من است از میان خلق تایید و یاری نموده او را به علی(علیه السلام) وزیر او.
۳. وقتی به عرض رب العالمین رسیدم دیدم بر قوائم آن نوشته شده است إنی أنا الله لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته به علی(علیه السلام) وزیره و نصرته به.
۴. وقتی به بهشت رسیدم دیدم بر در بهشت نوشته شده لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به.

حضرت علی (علیه السلام) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف است.

خاندان هاشمی از لحاظ فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و در طوایف عرب، زبانزد خاص و عام بوده است. فتوت، مروت، شجاعت و یاز فضایل دیگر اختصاص به بنی هاشم داشته است و هر یک از این فضیلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی (علیه السلام) موجود بوده است.

دوران کودکی مولود کعبه

حضرت علی ( علیه السلام) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند می خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) وی را از بدو تولد تحت تربیت غیرمستقیم خود قرار داد. تا آنکه، خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد. ابوطالب عموی پیامبر، با چند فرزند با هزینه سنگین زندگی روبرو شد. رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد.

و اینگونه پیامبر(صلی الله علیه و آله)، علی (علیه السلام) را به خانه خود بردند و این طریق حضرت علی (علیه السلام) به طور کامل در کنار پیامبر قرار گرفت. از فضایل حضرت علی ( علیه السلام) است که او نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر (صلی الله علیه و اله) باشد. ابن ابی الحدید در این باره می گوید: بدان که در میان اکابر و بزرگان و متکلمین گروه معتزله اختلافی نیست که علی بن ابیطالب نخستین فردی است که به اسلام ایمان آورده و پیامبر خدا را تایید کرده است .

1212

حضرت علی ( علیه السلام ) نخستین یاور پیامبر ( صلی الله علیه و اله )

پس از وحی خدا و برگزیده شدن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله ) به پیامبری و سه سال دعوت مخفیانه، سرانجام پیک وحی فرا رسید و فرمان دعوت همگانی داده شد. در این میان تنها حضرت علی (علیه السلام) مجری طرحهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دعوت الهی اش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتی بود که وی برای آشناکردن خویشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دین خدا ترتیب داد.

در همین ضیافت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از حاضران سؤال کرد: چه کسی از شما مرا در این راه کمک می کند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟ فقط علی (علیه السلام) پاسخ داد: ای پیامبر خدا ! من تو را در این راه یاری می کنم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از سه بار تکرار سئوال و شنیدن همان جواب فرمود: ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی( علیه السلام ) برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست. از افتخارات دیگر حضرت علی(علیه السلام) این است که با شجاعت کامل برای خنثی کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در بستر ایشان خوابید و زمینه هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را آماده ساخت.

حضرت علی (علیه السلام) بعد از هجرت

 بعد از هجرت حضرت علی (علیه السلام) در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد.

حضرت علی (علیه السلام) در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (صلی الله علیه و‌اله) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:« هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود».
همچنین ضبط و کتابت وحی (قرآن) و تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و سیاسی و نوشتن نامه های تبلیغی و دعوتی از کارهای حساس و پر ارج امام (علیه السلام) بود. ایشان آیات قرآن چه مکی و چه مدنی، را ضبط می کرد به همین علت است که وی را از کاتبان وحی و حافظان قرآن به شمار می‌آورند.

غدیر خم

پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از اتمام مراسم حج در آخرین سال عمر پربرکتش در راه برگشت در محلی به نام غدیرخم در نزدیکی جحفه دستور توقف داد، زیرا پیک وحی فرمان داده بود که پیامبر (صلی الله علیه و اله) باید رسالتش را به اتمام برساند. پس از نماز ظهر پیامبر(صلی الله علیه و اله) بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود: ای مردم ! نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم درباره من چه فکر می‌کنید؟ مردم گفتند: گواهی می‌دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ می‌کردی. پیامبر فرمود: آیا شما گواهی نمی‌دهید که جز خدای یگانه، خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست؟ مردم گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله) دست حضرت علی(علیه السلام) را بالا گرفت و فرمود: ای مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کیست؟ مردم گفتند: خداوند و پیامبر او بهتر می‌دانند. سپس پیامبر فرموند: ای مردم ! هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی هم مولا و رهبر اوست. و این جمله را سه بار تکرار فرمودند. بعد مردم این انتخاب را به حضرت علی(علیه السلام) تبریک گفتند و با وی بیعت نمودند.

حضرت علی(علیه السلام) بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)

 پس از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به علت شرایط خاصی که بوجود آمده بود، حضرت علی (علیه السلام ) از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختیار کرد. نه در جهادی شرکت می‌کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن می‌گفت. شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردی و سازندگی افراد می‌پرداخت.

امامت حضرت علی(علیه السلام)

آن حضرت در خلافت خود که تقریبا ۴ سال و ۹ ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد. در زمان خلافت حضرت علی(علیه السلام ) جنگهای فراوانی رخ داد از جمله صفین، جمل و نهروان که هر یک پیامدهای خاصی به دنبال داشت.

شهادت امام علی(علیه السلام)

 بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، و برک بن عبدالله تمیمی و عمروبن بکر تمیمی در یکی از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونریزی‌ها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی حضرت علی(علیه السلام ) و معاویه و عمروعاص است. و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست. سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر گردد. ابن ملجم متعهد قتل امام علی(علیه السلام) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند. ابن ملجم، در حالی که حضرت علی(علیه السلام) در سجده بودند، ضربتی بر فرق مبارک آن حضرت وارد ساخت. در این حال آن حضرت فرمود: « فزت و رب الکعبه … به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم».

استبصار www.estebsar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube