یادداشتی از آقای اخرداد نارویی
داستانی از ایمان، ایستادگی و ترویج مکتب اهل بیت
مسیر پر چالش در منطقهای سنینشین
«قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی»،
بنده اهل جلگه ی چاه هاشم سیستان و بلوچستان در منطقهای زندگی میکنم که اکثریت مردم اهل سنت هستند. چند سال پیش، بعد از تحقیقی عمیق و شناخت حقانیت مکتب اهل بیت (ع)، تصمیم بزرگی گرفتم: شیعه شدم. این انتخاب برای من نه فقط یک تغییر مذهب، بلکه تحولی عمیق در مسیر زندگیام بود. با وجود این که فضای منطقه و شرایط اجتماعی سخت بود، این تصمیم مرا به مسیری پر از عشق، ایمان و خدمت به اهل بیت (ع) کشاند.
ساخت مسجد؛ سنگبنای ترویج مکتب شیعه
بعد از شیعه شدن، تصمیم گرفتم قدمی جدی در ترویج آموزههای اهل بیت (ع) بردارم. به لطف خداوند و حمایت خیرین، یک مسجد شیعه در منطقهمان ساختم. این مسجد، علاوه بر یک فضای عبادی، مکانی شد برای آشنایی و گسترش فرهنگ اهل بیت (ع). از همان ابتدا، سعی کردم تمام مراسم مذهبی را با عشق و احترام در مسجد برگزار کنم. هر سال در ایام محرم، خودم مسجد را سیاهپوش میکردم و مراسم نذری برای امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) را در خانهمان ترتیب میدادم.
ایام محرم، صفر و ماه رمضان برای مسجد ما شور و حالی خاص داشت. مبلغین مذهبی به مسجد ما میآمدند و کلاسهای آموزشی و جلسات مذهبی برگزار میکردند. من همیشه تلاش کردم که بچهها و جوانان منطقه را به این جلسات دعوت کنم، زیرا میدانستم که آشنایی با معارف اهل بیت (ع) میتواند مسیر زندگی آنها را تغییر دهد.
تلاش برای هدایت نسل جوان؛ معجزاتی از نور اهل بیت (ع)
یکی از دغدغههای بزرگ من، هدایت جوانان منطقهمان بود. هرچند مسیر دشواری داشت، اما هرگز از تلاش دست نکشیدم. چیزهایی که از اهل بیت (ع) یاد گرفته بودم، به دیگران منتقل میکردم و سعی داشتم با صحبتهای صمیمانه و منطقی، جرقهای در ذهن و قلبشان ایجاد کنم.
الحمدالله این تلاشها بینتیجه نبود. توانستم تعدادی از جوانانی که از خانوادههای اهل سنت متعصب بودند را به مکتب اهل بیت (ع) دعوت کنم. وقتی دیدم که بچههای این خانوادهها شیعه شدند، قلبم پر از شادی شد؛ این واقعاً معجزهای از نور اهل بیت (ع) بود. هر بار که کسی به این راه وارد میشد، احساسی از رضایت و افتخار وجودم را فرا میگرفت و انگیزهام برای ادامه این مسیر دوچندان میشد.
ایستادگی در برابر توهینها و حرفهای ناخوشایند
با این حال، مسیر همیشه آسان نبود. از همان ابتدا، حرفها و توهینهای زیادی از اطرافیان شنیدم؛ چه در محله، چه در بین فامیل. اما این دشواریها نه تنها من را متوقف نکردند، بلکه باعث شدند که ایمانم به راهی که انتخاب کردهام، بیشتر شود.
هر بار که اطرافیان ما را مسخره میکردند یا رفتار نامناسبی نشان میدادند، من با خودم فکر میکردم که اگر به مذهب قبلیام میماندم، هرگز نمیتوانستم این افتخار را داشته باشم که از امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) پیروی کنم. اکنون با افتخار به این راه ادامه میدهم و هر لحظه از زندگیام را وقف تبلیغ معارف اهل بیت (ع) میکنم.
هدایت فامیل و تجربهای شیرین از ایمان در تقیه
اطرافیان و فامیل همیشه یکی از اهداف اصلی تلاشهای تبلیغی من بودند. با صحبتهای مؤثر، ارائه کتابهای ارزشمند و برگزاری کلاسهای دینی، توانستم برخی از فامیل و نزدیکانم را نیز به مکتب اهل بیت (ع) دعوت کنم.
یکی از شیرینترین تجربیات من در این مسیر، هدایت یکی از فامیل نزدیکمان بود. او اخیراً شیعه شده است، اما به دلیل شرایط اجتماعی و خانوادگی، در تقیه زندگی میکند. با این حال، فقط دانستن این که او به حقانیت اهل بیت (ع) پی برده و تصمیم گرفته وارد این راه شود، برای من شادی بزرگی بود. این اتفاق به من نشان داد که تأثیر تلاشهایم فراتر از آن چیزی است که تصور میکنم.
ادامه فعالیتها؛ زنده نگه داشتن نام اهل بیت
با وجود کمبود مبلغین مذهبی در منطقه، ما همچنان فعالیتهای مسجد را با قدرت ادامه میدهیم. تلاش میکنیم با کمک خیرین، مراسمها و جلسات آموزشی را برگزار کنیم و نام اهل بیت (ع) را زنده نگه داریم. حضور در محله و گفتگو با افراد، تأثیر زیادی در این مسیر دارد و به لطف خداوند، این تلاشها در هدایت افراد بیشتر به مسیر حق مؤثر بوده است.
پیامی برای تمام شیعیان
در نهایت، دوست دارم این پیام را به تمامی شیعیان برسانم: قدر مذهب زیبای خودتان را بدانید. ما در سایه محبت اهل بیت (ع) زندگی میکنیم و این بزرگترین نعمت است. امامان ما همیشه مراقب و حامی ما هستند و زندگی ما پر از برکت و آرامش است. این مذهب نه تنها راهنما و نجاتبخش در سختیهاست، بلکه راهی است برای رسیدن به اوج عشق و آرامش در این دنیا و آخرت.












