به گزارش بنیاد بینالمللی استبصار،روایت تحول محمد علی رستمی بیان سرگذشت و نحوه پیوستن به مکتب تشیع و وقایع پیرامون آن را در ادامه مطالعه بفرمایید.
سفر از ظلمات به نور
سلام علیکم. ایام ماه ضیافت الهی، ماه بندگی و پربرکت و مبارک رمضان ۱۴۴۶ هجری قمری بر همه مسلمانان گرامی باد. بنده محمدعلی رستمی از کردستان هستم. زمانی که شاگرد ماموستا حسینی در روستایمان بودم، پدرم برای حفظ و یادگیری قرآن مرا نزد ایشان فرستاد. کمکم، ماموستا شروع به درس دادن کرد و توضیحاتی داد که بهعنوان تنها شاگرد ایشان، همراه او به مسجد میرفتم و گاهی اوقات برای اذان گفتن دعوت میشدم.
از پرسشی ساده تا ایمانی راسخ
در خطبههای نماز جمعه، اسم خلفا آورده میشد، از جمله حضرت علی (ع) بهعنوان خلیفه چهارم. اما بعد از نام هر خلیفه، جمله «رضی الله عنه» میآمد، جز برای امیرالمؤمنین که میگفتند «کرم الله وجهه». این تفاوت برایم سوالبرانگیز بود و وقتی سوالم را پرسیدم، جواب درستی نگرفتم.
کشف حقیقت
سالها بعد، در سنندج با آخوندی شیعه آشنا شدم. سوالم را از او پرسیدم و جوابی قانعکننده گرفتم. به تدریج، تحقیقاتم را شروع کردم و فهمیدم که چرا ملاهای روستا جواب سوال ساده مرا نمیدادند. آنها بهناحق به اهل بیت تهمت میزدند.
حرم امن؛ پناهگاه دل شکسته
زمانی که بهعنوان سرگروه طرح شجره طیبه صالحین به مشهد رفتم، عظمت حرم امام رضا (ع) مرا متحیر کرد. با خودم عهد بستم که شیعه شوم و به اهل بیت علیهم السلام نزدیکتر باشم.
معجزهی خواب؛ هدایتی از جانب خدا
با کمک یک طلبه غیربومی، رسماً شیعه شدم و حضرت امام خامنهای را بهعنوان مرجع تقلید انتخاب کردم. در خوابی، حضرت امام خامنهای را دیدم و مطمئن شدم که این انتخاب درست است.
تحولی بزرگ
بعد از شیعه شدن، به بسیاری از مردم منطقهام شیعه شدن را توصیه کردم. اما به دلیل مخالفت اقوام و طایفهام، با مشکلات زیادی روبرو شدم و مجبور به ترک خانه و وطن شدم.
از ماموستا تا امام رضا
با وجود همه سختیها، خداوند به من و خانوادهام برکت داد. فرزند آخرم با شیر فراوان تغذیه شد و این را نشانه لطف اهل بیت میدانستم.
اولین شرکت من در مراسم عاشورا بود. امام حسین (ع) در خواب به من میوه بهشتی داد. همچنین، در خوابی دیگر، حضرت امام رضا (ع) را دیدم.