به گزارش بنیاد بین المللی استبصار، در اددامه میخوانیم چرا در این خاندان بزرگ و شناخته شده، یک دختر از مسیر اهل سنت خارج شده و شیعه شده است
لطفا خودتان را معرفی کنید:
اینجانب نوروزی از استان سیستان و بلوچستان هستم.
تمام خاندان ما بجز من همه از اهل تسنن هستند.
الان در رشته انسانی، سال دهم مشغول تحصیلم.
چطور شد به سمت تشیع آمدید؟
در طایفه ما خیلی به نماز اهمیت می دهند و من به اجبار مادرم نماز می خواندم ولی برایم سوال بود که چرا اهل تسنن امامان را قبول ندارند؟
یک مسجد شیعی در منطقه ما بود و من در مجالس عزاداری محرم شرکت کردم و خیلی برایم اثر بخش و جالب بود.
پای صحبت های حاج آقای شیعه که نشستم خیلی خوب بود.
مساله را با مادرم مطرح کردم که من دوست ندارم اهل تسنن را که به امامان توجهی ندارند و مادرم گفت:«هر چیزی که خودت انتخاب کردی، حتما همان صحیح است»
ولی اطرافیان که فهمیدند من شیعه شدم، خیلی فشار آوردند و من روی زبان ها افتادم که «چرا در این خاندان به این بزرگی باید یک دختر فقط شیعه بشود؟»
حتی وقتی به مشهد رفتم و برگشتم به من خیلی فشار آوردند و به دیدنم نیامدند و علیه زیارت و تشیع برایم صحبت کردم
در مقابل این فشار ها و زخم زبان ها چه واکنشی دارید؟
برایم مهم نیست!
خیلی خوشبختم و خیلی خیلی اهلبیت را دوست دارم و بسیار ناراحت هستم که قبلا در جهالت بودم.
