توضیح سؤال :

چرا نام ائمه علیهم السلام مستقیماً در قرآن نیامده است ؟

  1. توسل به غیر حق تعالی فقط از نظر قرآن با تفسیر
  2. نام ائمه چرا مستقیما در قران نیامده (اشاره غیر مستقیم آنرا تا حدودی میدانم)
  3. نذوراتی توسط مردم داده می شود که وقتی از آن ها پرسیده میشود  میگویند مثلاٌ “این نذر یا قربانی برای امام حسین است ” آیا با توجه به آیات قران که “خوردن آنچه به نام غیر خدا ذبح میشود حرام است ” خوردن آن ذبح و یا هر آنچه که با آن طبخ می شود حرام نیست ؟ ( با توضیح وتفسیر ) .

پاسخ سؤال اول :

توسل به انبیاء ، صالحان و تمامی کسانی که پیش خداوند آبرویی دارند ، مورد تأیید قرآن کریم است . در این باره آیات فراوانی وجود دارد که بنده فقط به دو آیه اشاره می‌‌کنم .

  1. قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ . یوسف / ۹۷ .

خداوند در این آیه داستان برادران حضرت یوسف علیه السلام را نقل می‌کند که آن‌ها بعد از پشیمانی از کردارشان ، پیش پدرشان حضرت یعقوب علیه السلام آمدند و از او درخواست کردند که او از  خداوند بخواهد تا گناهان آن‌ها بخشیده شود . حضرت یعقوب هم نگفت که چرا خودتان مستقیماً سراغ خداوند نمی‌روید و به من متوسل شده‌اید ؛ بلکه به آن‌ها وعده داد که از خداوند برای آن‌ها طلب مغفرت نماید :

قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

به زودی از پروردگارم برای شما طلب مغرف خواهم کرد که او بخشنده و مهربان است .

۲. وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا . النساء / ۶۴ .

آنان که نسبت به خود ظلم کرده‌اند ، استغفار کنند و از پیامبر اسلام بخواهند که او از خداوند برای آن‌ها طلب مغفرت کند …

خداوند در این آیه به صراحت می‌گوید که بندگان من به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم متوسل شوند و به وسیلۀ آن حضرت از خداوند طلب مغفرت کنند .

این دو آیه بهترین دلیل برای اثبات صحت توسل به غیر خداوند و دقیقاً عین همان توسل شیعیان به پیامبر اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام است . شیعیان نیز می‌گویند :

یا ابا القاسم یا رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم ) یا امام الرحمه یا سیدنا ومولانا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الى الله وقد مناک بین یدى حاجاتنا یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله .

چه فرقی است میان : «یا أبانا استغفر لنا » و «یارسول الله استغفرلنا » ؟

سؤال ۲:

۲، نام ائمه چرا مستقیما در قرآن نیامده (اشاره غیر مستقیم آنرا تا حدودی میدانم)

پاسخ :

ما از این سؤال چند جواب داریم :

جواب اول :

در قرآن کریم کلیات احکام و معارف آمده است ؛ ولی تفصیل و تشریح آن را به عهدۀ نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم  گذاشته شده است ؛ چنانچه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید :

وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ . النحل / ۴۴ .

و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم ، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى ، و امید که آنان بیندیشند .

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ . النحل /۶۴ .

و ما  [این ] کتاب را بر تو نازل نکردیم ، مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند ، براى آنان توضیح دهى .

و با آیات فراوانی اطاعت از آن حضرت را برای همۀ مردم واجب کرده است ‌؛ از جمله :

وَمَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا . الحشر / ۷ .

و آنچه را فرستاده  [ او ] به شما داد ، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت ، بازایستید

و ده‌ها آیۀ دیگری که به جهت اختصار به همین یک آیه اکتفا می‌شود .

مثلاً در قرآن کریم آمده است که «اقیموا الصلاه » ؛ ولی نیامده است که روزی چند وعده نماز بخوانید ، در هر وعده چند رکعت بخوانید ، چگونه بخوانید ، چه سوره‌هایی را بخوانید و … تمام این موارد به عهدۀ رسول گرامی اسلام صلی الله گذاشته شده است و آن حضرت فرمودند :

صلوا کما رأیتمونی اصلی .

کتاب المسند ، الإمام الشافعی ، ص ۵۵   و السنن الکبرى ، البیهقی ، ج ۲ ، ص ۳۴۵و صحیح البخاری ، البخاری ، ج ۱ ، ص ۱۵۵ و ج ۷ ، ص ۷۷ و ج ۸ ، ص ۱۳۳ .

نماز بخوانید ، همان طوری که من نماز می‌خوانم .

کلیات امامت نیز در قرآن در آیات فراوانی آمده است ؛ مثلاً در بارۀ حضرت ابراهیم می‌فرماید :

إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ . البقره / ۱۲۴ .

[ خدا به او ] فرمود : «من تو را پیشواى مردم قرار دادم .»  [ ابراهیم ] پرسید : « از دودمانم  [ چطور ] ؟» فرمود : «پیمان من به بیدادگران نمى رسد » .

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا . الأنبیاء / ۷۳ .

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى کردند .

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ . المائده / ۶۷ .

اى پیامبر ، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ، ابلاغ کن ؛ و اگر نکنى پیامش را نرسانده اى . و خدا تو را از  [ گزند ] مردم نگاه مى دارد .

الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا . المائده / ۳ .

امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم ، و اسلام را براى شما  [به عنوان ] آیین برگزیدم .

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ . النساء / ۵۹ .

اى کسانى که ایمان آورده اید ، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را  [ نیز ] اطاعت کنید .

و ده‌ها آیۀ دیگری که کلیات قضیه را کاملاً روشن کرده است . پیغمبر اکرم از همان آغاز رسالت در سال سوم بعثت که مبعوث می‌شود به انذار قومش :

وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ . الشعراء / ۲۱۴ .

و خویشان نزدیکت را هشدار ده .

روایات صحیح به شهادت بزرگان اهل سنت وارد شده است که در همان جلسه دست حضرت امیر علیه السلام را گرفت و فرمود :

وهذا اخی ووصیی وخلیفتی من بعدی .

این خلیفۀ من ، برادر من ، و وصی من بعد از من است

و بعد از او در فرصت‌های مناسب این قضایا را حضرت مطرح کرده است . در آخرین سال عمرشان در غدیر خم در یک مجمع بزرگ بیش از صد هزار نفره مطرح کرده است . بیش از این چطور بخواهد پیامبر  اکرم مطرح کند ؟

جواب دوم :

درست است که ائمه در قرآن اسم‌شان نیامده است ؛ ولی خداوند بوصفه از آن‌ها یاد کرده‌اند . خداوند در بارۀ امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است :

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آَمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ . المائده / ۵۵ .

ولىّ شما ، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند : همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند .

بنابر تصریح بسیاری از علمای اهل سنت ، این آیه در بارۀ امیر المؤمنین علیه السلام نازل شده است . قاضی عضد الدین ایجی ، متوفای ۷۵۶ در این باره می‌فرماید :

وأجمع أئمّه التفسیر أنّ المراد علی .

المواقف فی علم الکلام ، ص ۴۰۵ .

پیشوایان و بزرگان در تفسیر قرآن ، اتفاق و اجماع دارند که مراد علی ( علیه السلام ) است .

و سعد الدین تفتازانی نیز تصریح می‌کند :

نزلت باتّفاق المفسّرین فی علی بن أبی طالب ، رضی اللّه عنه ، حین أعطى خاتمه وهو راکع فی صلاته .

شرح المقاصد فی علم الکلام ، ج ۵ ، ص۲۷۰ .

این آیه به اتفاق مفسران قرآن ، در شأن علی ( علیه السلام ) نازل شده است ؛ آنگاه که انگشترش را در نماز و در حال رکوع به فقیر نیازمند داد .

و نیز علاء الدین علی بن محمد حنفی ، معروف به قوشجی در این باره می‌گوید :

إنّها نزلت باتفاق المفسّرین فی حق علی بن أبی طالب حین أعطى السائل خاتمه وهو راکع فی صلاته .

شرح تجرید الاعتقاد  ، ص ۳۶۸ .

این آیه به اتفاق همه مفسران در حق علی بن أبی طالب ( علیه السلام ) ، هنگامی که انگشترش را  در حال رکوع و در نماز به سائل داد ، نازل شده است .

و آلوسی نیز می‌گوید :

غالب الأخباریّین  على أنّ هذه الآیه نزلت فی  علی کرّم اللّه وجهه .

روح المعانی ، ج ۶ ، ص۱۶۸ .

بیشتر اخباری‌ها می‌گویند : این آیه در شأن و مقام علی ( علیه السلام ) نازل شده است .

آیا این آیه برای اهل حق کفایت نمی‌کند ؟ آیا لازم بود که خداوند اسم ائمه را تک تک در قرآن می‌آوردند ؟

جواب سوم :

آیا اگر  خداوند در قرآن نام ائمه را نیز ‌آورده بود ،‌ پیراوان سقیفه حاضر بودند که بپذیرند ؟  آیا همان‌هایی که به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نسبت هذیان دادند و گفتند :

ان الرجل لیهجر .

اگر نام حضرت علی در قرآن هم آمده بود ، نمی‌گفتند :

ان جبرئیل قد هجر ؟

یا نستجیر بالله نمی‌گفتند که خدا هم اجتهاد فرموده و ما هم مجتهد هستیم و این سخن را قبول نداریم ؟

ما معتقد هستیم که حتی اگر نام امام علی علیه السلام هم در قرآن می‌آمد ، پیروان سقیفه حاضر نبودند که بپذیرند ؛ چنانچه در بارۀ بسیاری از احکام دیگر نپذیرفتند ؛ همانند متعه . مگر در بارۀ متعه در قرآن آیۀ صریح نداریم که فرمودند :

فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً . النساء / ۲۴ .

و زنانى را که متعه کرده اید ، مَهرشان را به عنوان فریضه اى به آنان بدهید ، و بر شما گناهى نیست که پس از  [ تعیین مبلغ ] مقرر ، با یکدیگر توافق کنید  [ که مدت عقد یا مَهر را کم یا زیاد کنید ] .

قرطبی می‌گوید :

وقال الجمهور المراد نکاح المتعه الذی کان فی صدر الإسلام .

تفسیر قرطبی ، ج۵ ، ص۱۲۰ و فتح القدیر ، ج۱ ، ص۴۴۹ و تفسیر طبری ، ج۵ ، ص۱۸

مراد از این « فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ » نکاح متعه است که در صدر اسلام رایج بوده .

و ده‌ها روایت در صحیح بخاری ، از جابر و دیگران آورده‌اند که ما در زمان پیامبر متعه می‌کردیم ؛ حتی به یک مشت گندم .

محمد بن اسماعیل بخاری در صحیحش نقل می‌کند که :

حدثنا مسدد حدثنا یحیى عن عمران أبى بکر حدثنا أبو رجاء عن عمران بن حصین رضى الله تعالى عنه قال نزلت آیه المتعه فی کتاب الله ففعلناها مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ولم ینزل قرآن یحرمه ولم ینه عنها حتى مات قال رجل برأیه ما شاء قال محمد یقال إنه عمر .

صحیح البخاری ، ج ۵ ، ص ۱۵۸.

آیۀ متعه در زمان رسول خدا نازل شد و ما در زمان رسول خدا به آن عمل می‌کردیم و آیۀ هم بر حرمت‌ آن نازل نگردید و رسول خدا هم تا دم مرگ ما را از آن منع نکرد ، مردی با رأی و میل خودش هر چه که دلش خواست گفت . و این شخص عمر بن الخطاب بود .

همچنین مسلم نیشابوری در صحیحش نقل می‌کند که :

قال عطاء قدم جابر بن عبد الله معتمرا فجئناه فی منزله فسأله القوم عن أشیاء ثم ذکروا المتعه فقال نعم استمتعنا على عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم وأبى بکر وعمر .

صحیح مسلم ، ج۴ ، ص۱۳۱ .

عطاء گوید : جابر بن عبد الله انصاری برای عمره به مکه آمد . به منزل او رفتم ، مردمان از او مسأله می‌پرسیدند تا صحبت رسید به متعه . جابر بن عبد الله گفت : بلی ما در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و هم در زمان ابوبکر و عمر متعه می‌کردیم .

و باز در جایی دیگر نقل می‌کند :

عن أبی نضره قال کنت عند جابر بن عبد الله فاتاه آت فقال إن ابن عباس وابن الزبیر اختلفا فی المتعتین فقال جابر فعلناهما مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ثم نهانا عنهما عمر فلم نعد لهما .

صحیح مسلم ، ج۴ ، ص۵۹ .

من در نزد جابر بن عبد الله بودم ، گفتند عبد الله بن عباس و عبد الله بن زبیر در موضوع دو متعه [متعۀ نساء و متعۀ حج ] اختلاف نظر دارند . جابر بن عبد الله گفت : ما در زمان رسول خدا هر دو را به جا می‌آوردیم ؛ پس عمر آن دو را نهی کرد و ما هم دیگر پس از آن بجا نیاوردیم .

اهل سنت می‌گویند که جناب عمر صلاح دید که متعه را حرام کند .

متعتان کانتا على عهد رسول الله ، صلى الله علیه وآله – أنا أنهى عنهما ، وأعاقب علیهما ، متعه النساء ومتعه الحج .

دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود که من آن را حرام می‌کنم و هر کس انجام دهد ، او را مجازات می‌کنم : یکی متعه حج و دیگری متعه زنان .

الإیضاح ، الفضل بن شاذان الأزدی ، ص ۴۴۳ و مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج ۱ ، ص ۵۲ و ج ۳ ، ص ۳۲۵ و السنن الکبرى ، البیهقی ، ج ۷ ، ص ۲۰۶ و معرفه السنن والآثار ، البیهقی ، ج ۵ ، ص ۳۴۵ و الاستذکار ، ابن عبد البر ، ج ۴ ، ص ۹۵ و أحکام القرآن ، الجصاص ، ج ۱ ، ص ۳۳۸ و أحکام القرآن ، الجصاص ، ج ۲ ، ص ۱۹۱ و تفسیر الرازی ، الرازی ، ج ۵ ، ص ۱۶۷ و تذکره الحفاظ ، الذهبی ، ج ۱ ، ص ۳۶۶ و میزان الاعتدال ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۵۵۲ و

جالب این است که آقای سرخسی حنفی و ابن قدامه حنبلی از شخصیت‌های برجستۀ اهل سنت وقتی به این می‌رسند می‌گویند :

وقد صح أن عمر رضی الله عنه نهی الناس عن المتعه .

این که عمر از متعه نهی کرده است ،  صحت دارد .

متعه این قدر در قرآن به صراحت آمده است و آن‌ها زیر بار نرفتند . اگر نام امام علی علیه السلام هم در قرآن آمده بود ، می‌گفتند :

ان الله تبارک و تعالی قد عین علیاً للإمامه ولکن عمر عزله .

پس حتی اگر اسم ائمه در قرآن هم می‌آمد ، هیچ ضمانتی وجود نداشت که اهل سنت آن را بپذیرند .

سؤال ۳ :

۳، نذوراتی توسط مردم داده میشود که وقتی از آنها پرسیده میشود  میگویند مثلاٌ”این نذر یا قربانی برای امام حسین است” آیا با توجه به آیات قران که”خوردن آنچه به نام غیر خدا ذبح میشود حرام است”خوردن آن ذبح ویا هرآنچه که با آن طبخ می شود حرام نیست ؟ (با توضیح وتفسیر) .

پاسخ :

نذوراتی که شیعیان در ماه‌های محرم و صفر انجام می‌دهند ، همگی قربه الی الله و برای خداوند است ؛ ولی صاحب نذر ثواب را به امام حسین علیه السلام هدیه می‌کند . شاهد بر این مطلب این است که در هنگام  ذبح هیچ کسی به جای نام خداوند ، نام امام حسین را نمی‌برد ؛ بنابراین ، چنین نذری از مصادیق ذبح برای غیر خدا نیست و در نتیجه خوردن آن نیز اشکالی ندارد .

منبع: مؤسسه  ولی عصر (عج)

استبصار www.estebsar.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube