به گزارش بنیاد بین المللی استبصار، این نوشتار فرازی از دست نوشته های شهید حجت الاسلام علی مزاری در پرسشنامه مربوط به فرزند آزاده اش حاج عبد الرضا مزاری است.

شهید حجت الاسلام علی مزاری خدیا به محمد (ص) بگو که پیروانش حماسه آفریدند. به علی (ع) بگو که شیعیانش قیام به پا کردند و به حسین (ع) بگو که خونش همچنان در رگ ها می جوشد و بگو که از آن خون ها، سروها رویید و اگر چه ظالمان آن سروها را بریدند، اما همچنان شاخه های نورسته جای آنها را گرفتند. خدایا تو می دانی که چه می کشیم، پنداری که چون شمع ذوب می شویم. ما از مردن نمی هراسیم، اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند…

من با امام خمینی میثاق بسته ام و به او وفا دارم زیرا که او به قرآن و اسلام وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده ام گردانند باز هم از او دست نخواهم کشید.

بارالها، معبودا، معشوقا، من ضعیف و ناتوان دوست دارم دشمن مستکبر و جنایتکار، چشمانم را در بستان از حدقه در آورده، دست هایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را درخونین شهر جدا کند، قلبم را در سوسنگرد آماج تیر قرار دهد و سرم را در شلمچه از بدن جدا نماید، تا دشمنان مکتبم مشاهده کنند که اگر که چشم ها، دست ها، پاها و قلبم را از من گرفته اند، اما هرگز نتوانسته اند عشق به خداوند، ایمان به اسلام و علاقه به شهادت را از من بگیرند.

این گفته های ابوالشهدای استان سیستان وبلوچستان هست.

رشت (بعضی جاها نوشته بود مزار کوه ) نام روستای خوش آب و هوا در هشت کیلومتری شهرستان بیرجند که بقعه متبرکه امامزاده نقیب از نوادگان امام محمد باقر در و در هر وقت روستا از همین جهت مزار نامیده شده است.

شهریور ماه ۱۳۲۳ هجری شمسی مردم روستا ولادت نوزاد ای را جشن گرفته بودند که مقدر بود بعدها مایه افتخار و مباهات عموم مردم آن منطقه باشد پدر به میمنت نام سردمدار مکتب سرخ تشیع طفل را علی نامید و چنین بود که علی به عنوان فرزند پنجم به خانواده‌ای ساده و بی ریا وپر عطوفت پیوست.

خانواده ای که در انتصاب به روستای محل سکونت خویش نام خانوادگی مزاری را برای خود انتخاب کرده بود.

پدری مهربان پرهیزگار و پرتلاش مادری پرعطوفت و پاکدامن که هیچگاه بدون وضو او را شیر نداد و خانواده‌ای درستکار و پاک سرشت از بزرگترین مواهبی بود که خدا به او عنایت کرده بود.

در مکتب پدر تلاش و ساده زیستی و تقوا را می آموخت و در مدرسه مادر عفت و قناعت و حیا را فرا گرفته بود.

او غرق در عظمت خلقت همچون انبیا الهی به دنبال گوسفندان به تفکر در اسرار کائنات می‌پرداخت و حقیقت را در ژرفای آسمان جستجو می‌کرد و درهای معرفت غیبی و سینه کوچکش گشوده می شد تا راه آینده عرفان و خداشناسی اش را روشن و منور سازد.

دست اجانب را در محرومیت مردم می‌دید و نمی توانست واقعیت موجود را تحمل کند رسالت عظیم خویش را درک کرد و مسیر زنده آینده زندگی اش را مشخص کرد او باید مبارزه را آغاز می‌کرد او فهمید که باید زندگی خویش را وقف خدمت به محرومین و مستضعفین کند

به همین منظور بعد از تحصیلات ابتدایی برای گذراندن مقدمات در حوزه ای به نام مدرسه معصومیه (س) واقع در بیرجند به تحصیل مشغول شد. پس از گذراندن دوره مقدمات به مشهد عزیمت نموده و در محضر اساتیدی چون آیت الله مشکینی آیت الله کفعمی خراسانی و شهید هاشمی نژاد دوره سطح را به پایان رساند سال ۱۳۴۰ تصمیم گرفت به منطقه‌ای از ایران که نیاز بیشتری به او دارد عزیمت نماید استان سیستان و بلوچستان و شهر شهر زاهدان را انتخاب کرد و به زاهدان عزیمت کرد.

در بدو ورود به محضر حضرت آیت الله کفعمی که مقتدای شیعیان منطقه بود مشرف شد و شاگردان و مریدان روحانی بزرگ شد مرتبه او در تقوا صداقت و اخلاص بیاوسعی وافر در کسب معارف و تحصیل علوم دینی باعث شد تا حضرت آیت الله کفعمی دختر مکرمشان را به همسری شاگرد با ایمان و سخت‌کوش خود درآورد.

پاکدستی و حساسیت و دقت نظرش باعث شد به نمایندگی وجوهات شرعی منصوب شود با اینکه پول های بسیار زیادی از مراجع در دستش بود اما وقتی می‌خواست گزارش حساب ها را به دفتر مراجع سال نماید هزینه پست را از مال شخصی خودشان پرداخت می‌کردند.

در امور مالی بسیار دقیق بود در یک جیب پول روضه خوانی در جیب دیگر سهم امام و در جیب دیگرسهم سادات را می گذاشتند و یک جیب هم به پولهای صدقه اختصاص داشت حلال را از حرام و مشتبه را از غیر مشتبه جدا می نمود دلیل اعتماد زیاد مردم هم همین سیره علوی ایشان بود.

در یکی از سفرها برای پرداخت وجوهات شرعی به نجف با امام ملاقات کرد و او را مقتدای خویش و راهنما و مرشد کامل یافت.

با ارتباط مستمر با حضرت امام جزوات و رسالات امام با عنوان کاشف الغطا را به مبارزین منتقل می کرد و از طریق حامی بزرگش آیت الله کفعمی به رهبران نهضت که در استان تبعید شده بودند معرفی شد در منزل ایشان با مقام معظم رهبری آشنا شد و بارها به ایرانشهر برای دیدار ایشان سفر کرد

برای مبارزینی که خطر دستگیری ساواک احساس می‌شد شبکه عظیمی به مدیریت آیت الله کفعمی به وجود آوردند که با استفاده از نفوذ منطقه‌ای و به کارگیری مبارزه ناشناخته اقدام به انتقال انقلابیون از طریق مرزهای شرقی خارج از کشور اقدام کردند

در منزل مسکونی جای امنی برای جزوات ایجاد کرده و ‌جلوی آن را دیوار کشید تا از دید ماموران ساواک پنهان بماند و در در مواقع مناسب با ترفند گوناگون به مناطق مختلف استان می فرستاد ساواک منزل ایشان را کنترل می‌کرد و مطمئن بود که محموله ای از پیام‌های امام در اختیار ایشان است.

با شیوه زیرکانه پیام ها را لای خمیر گذاشت و باپختن خمیر به صورت نان تافتون پیام‌ها را از من منزل خارج نموده و زابل فرستاد.

با برهم زدن مجالس توسط ساواک سخنرانی ایشان به برگزاری مجالس روضه غیر رسمی روی آورد جا نیز تحت کنترل قرار گرفت و چندین بار با حمله به منازل مانع سخنرانی ایشان شده بودند ایشان در مخالفت با فرقه ضاله بهاییت نیز ید طولایی داشت.

حساسیت این منطقه مرزی و موضوع وحدت شیعه و سنی سنگینی رسالت و را مضاعف می کرد.

سخنرانی شجاعانه در روزهای عاشورا و تاسوعا علیرغم حضور گاردی ها و حضور با صلابت او در تظاهرات آن ایام باعث دستگیری او شد اما از ترس نفوذ آیت الله کفعمی و ترس ایجاد مشکلات بیشتر باعث شد او را آزاد کنند.

با پایان یافتن تبعید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ایرانشهر که قرار بود از زاهدان به قم و سپس به تهران عزیمت کند مراسم استقبال باشکوهی ترتیب داد.

این مراسم ضربه محکمی بر رژیم منحوس پهلوی بود.

ارتباط تنگاتنگ با امام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای آیت‌الله طالقانی شهید بهشتی شهید مطهری و شهید منتظری و آیت الله کفعمی و شهید سید حسینی طباطبایی باعث شد حرکت انقلاب در این منطقه نیز ادامه یابد.

با پیروزی انقلاب حاج آقا مزاری زمینه را برای پرداختن به آرمان‌های دیرینه خود و رسیدگی به محرومین و مستضعفین آماده دید و به زدودن چهره فقر و بی‌عدالتی و نابرابری و در راستای اهداف انقلاب کمر همت بست.

ازطرفی دیگر ضرورت داشت به امر استحکام مبانی و ارکان انقلاب در منطقه پرداخته و اجازه ندهند دشمنان به ایجاد شکاف در این منطقه جامعه عمل بپوشانند.

برای امحای فقر فرهنگی و اقتصادی و عدالت تلاش کرد.

از اقدامات او مساجد بین راه بود مسجد حضرت ابوالفضل نهبندان و مسجد در جاده کرمان نیز و به این شهید است.

او هر سال یک ماه به جبهه می رفت و تشکیل کاروان‌های تدارکاتی و تشویق جوانان به حضور در دفاع مقدس از دیگر اقدامات این شهید بود.

او تا آخرین لحظات عمر خدمت به محرومین را از یاد نبرده بود وقتی و حتی چند لحظه قبل از شهادت در مورد ارائه ساخت و ساز مدارس چهارده معصوم صحبت کرده بود و صندوق عقب ماشین پر از کالاهایی بود که می خواست شبانه به فقرا و مستمندان برساند.

در زمانی که آوازه فعالیت های فرهنگی و مذهبی شهید مزاری به خصوص ساخت مدارس چهارده معصوم علیهم السلام در منطقه پیچیده بود وهابیت کوردل اقدام به ترور این عالم خدوم گرفتند و می توان گفت ترور این شهید عزیز از نخستین اقدامات تروریستی تکفیری های وهابی در ایران به شمار می آید.

تیم ۱۲ نفره تروریستی در ساعت ۲۱:۰۰ تاریخ ۱۸ خرداد ۶۹ هنگامی که شهید مزاری از اقامه نماز جماعت برگشته بود منزل را محاصره کرده و از تردد افراد به کوچه جلوگیری کردند.

در این هنگام که شهید مزاری امور منزل را شخصا انجام می داد قصد داشت برای آوردن آب شیرین به محل تصفیه خانه مراجعه کند که هدف آماج گلوله های ددمنشان قرار گرفت که ۱۴ گلوله به نشان ارادتش به چهارده معصوم(ع) بر بدن وی اصابت کرد.

یکی از مسایل مرتبط با ترور شهید مظلومیت مرحومه همسر ایشان است. هنگام ترور ایشان علاوه بر داغ مجروحیت دو فرزندشان عبدالرسول و عمادالدین در جریان ترور و گروگان رفتن داماد، داغدار مفقودالاثر بودن فرزندشان عبدالرضا متحمل داغ شهادت همسر نیز شدند.

هرچند اول دوهفته پیش شهادتش، را پیش بینی کرده بود:

به گفته برادر شهید شـبی بر سـر سفره ی شام نشسـته بودیم که این بیت را خواندند:

عـن قریـب اسـت کـه از مـا اثـری باقـی نیسـت

شیشـه بشکسـته و مـی ریختـه و سـاقی نیسـت

عرض کردم: منظورتان چیست؟

در حالی که تبسمی بر لب داشتند، فرمودند: مدتی دیگر از این دنیا رخت بر میبندم.

در روز تشییع پیکر مطهر ایشان چنان غوغایی برپا بود که جز ایام سوگواری ارتحال ملکوتی امام نظیر آن دیده نشد

* مقام معظم رهبری در پیام مفصل شان به اخلاص ایشان اشاره می کنند و اینکه خلوص و پاکدامنی ایشان در مجاهدت ها و فعالیت هایش مشهود است.

اما شهادت او آغازی شد بر تولد دوازده هزار نوگل شکفته علم وتربیت که در مدارسی که بنای اولیه اش را او برپا کرده بود به بار نشستند.

یک جمله هم فرزند آزاده آن شهید فرمودند:

به نظر می رسد شهید مسلک اخلاقی اش را از آیت الله میرزا علی مشکینی، روحیه مبارزاتی اش را از شهید هاشمی نژاد و سیره خدمات اجتماعی اش را از مرحوم آیت الله کفعمی گرفته بود.

پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی شهادت حجت الاسلام مزاری:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌
جناب‌ حجت ‌الاسلام‌ والمسلمین‌ آقای‌ حاج‌ سید مهدی‌ عبادی‌
امام‌ جمعه‌ی‌ محترم‌ زاهدان‌

شهادت‌ مظلومانه‌ی‌ عالم‌ خدوم‌ و متعهد، حجت الاسلام‌ آقای‌ مزاری‌ رضوان ‌الله‌ علیه‌ را به‌ جنابعالی‌ و کلیه‌ی ‌بازماندگان‌ ایشان‌ و به‌ مردم‌ مؤمن‌ زاهدان‌ تبریک‌ و تسلیت‌ می‌گویم‌. دشمنان ‌کوردل‌ و عنود با آلودن‌ دست‌ پلید خود به‌ خون‌ این‌ روحانی‌ بزرگوار که ‌خدمات‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ او برای‌ همه‌ معلوم‌ و خلوص‌ و پاکدامنی‌ او در فعالیتها و تلاشهای‌ صادقانه‌اش‌ مشهود است‌ ، خود را و اربابان‌ پلید خود را رسوا کردند و اثبات‌ نمودند که‌ دستگاه‌ استکبار و ایادی‌ و نوکرانش‌ در راه‌ دشمنی ‌با نظام‌ اسلامی‌ و عناصر شریف‌ خدمتگزار آن‌ از این‌گونه‌ جنایات‌ وحشیانه‌ نیزدریغ‌ ندارند. این‌ حادثه به‌ روسیاهی‌ هرچه‌ بیشتر دشمنان‌ و دستهای‌ تفرقه ‌افکن‌ خواهد انجامید و دشمنان‌ اسلام‌ از این ‌گونه‌ جنایات‌ طرفی‌ نخواهند بست‌. عناصر مؤمن‌ و متعهد و خدوم‌ مخصوصاً در مناطق‌ محروم‌ مانند آن‌ استان ‌مظلوم‌ با مشاهده‌ی‌ جنایات‌ دشمن‌ که‌ از روی‌ سراسیمگی‌ و به‌ خاطر دشمنی‌ با مردم‌ و خدمتگزاران‌ مردم‌ است‌ با انگیزه‌ی‌ قویتر و پیگیری‌ بیشتر خدمات‌ الهی ‌خود را انجام‌ خواهند داد.

خداوند آن‌ مرحوم‌ را با اولیایش‌ محشور فرماید و همه‌ی‌ شهدای‌ عزیز و گرانقدر را مشمول‌ رحمت‌ و برکات‌ خود فرماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

InstagramTelegramBehanceEmailYoutube