به گزارش بنیاد بین المللی استبصار، دکتر طالعی ، نویسنده و پژوهشگر و سردبیر مجله کتاب شیعه در گفتگو با مرکز استبصار درباره شخصیت مرحوم آیتالله سید مجتبی موسوی لاری نکاتی را بیان کرد. بخشهایی از گفتگو را در ادامه میخوانید.
«مرحوم لاری چند ویژگی داشت؛ یکی اینکه عالمانه نشست و تحقیق کرد که چه کند. این تحقیقش هم منحصر به کتاب نبود؛ کتاب بود و صحنه میدانی. آن سفر آلمان چه نقطه عطفی بود در سال ۴۰ در این زندگی که آن خودش نکته مهمی است و با توجه که در آن زمان کمتر بودند از علمای حوزوی که اروپا را از نزدیک دیده باشند و واقعاً معدود بودند. خب؛ ایشان اروپا را از نزدیک اما متفکرانه دید و به صورت نقادانه نگریست؛ هم نقادی نسبت به جامعه اروپا و هم نقادی نسبت به دیدگاه عموم روحانیون ایرانی نسبت به فضای اروپا؛ یعنی نقادی دو طرفه بدین صورت که مینشست و قضاوت خوبی و بدی را میکرد که در سیمای تمدن غرب توضیحاتی در این زمینه داده شده است. این مسئله خودش فرج خیری شد که ایشان راه خود را پیدا کند. پس از اینکه مقدماتی از لحاظ دروس را پیش رفته، راه خود را پیدا کند که در چه مسیری پیش رود.
دیگر آنکه آقای لاری شهوت شهرت را در خودش سرکوب کرده بود. لذا حرف که میزد نکات نابی میگفت. شما این جمله ناب آقای لاری را فکر کنید که کجا باید و تا چه حدی بایستی این را سر درِ همه جا بنویسند که ایشان میگفت مشکل ما توحید است. مگر ما موحد نیستیم؟ مسلمانیم و میگوییم لا اله الا الله. نخیر؛ قرآن میفرماید که «وما یؤمن اکثرهم بالله إلا و هم مشرکون» بیشتر این مؤمنها مشرکاند و مشکل، توحید است. ببینید که این مشکل توحید ما چقدر نکته فوق العادهای است؟! یعنی برگرد و توحیدت را بازنگری کن که چه مشکلی دارد و چه گیری دارد که مشکلت فلان بحث فرعی دسته دهم شده است.
ایشان عمر، انرژی و همت را برای ترویج گذاشت و لازمه ترویج، ساده نویسی است و قلمبه نویسی و قلمبه گویی با مردم نتیجه نمیدهد. کتابهایش هم همین است. انسان میخواند و میبیند که ساده است؛ اما حرف دارد. ساده است اما عمیق است. کل عمر آقای لاری پنج الی شش عنوان شد و السلام. اما ترویج اینها در جاهای مختلف و پیگیری اینکه اینها بر افراد چه تأثیری گذاشته است. این پیگیریها کم نبود و لذا شخصیتهایی که جذب شدند نیز کم نبودند. چون تبلیغاتی در مورد ایشان انجام نشد زیرا ایشان نه در قید حیات و نه بعد از فوت ایشان علاقهای به تبلیغات نداشتند.
بالأخره خداوند ایشان را رحمت کند و با اجدادش محشور کند و امیدوارم که راه ایشان هم شناسایی شود و هم جدی گرفته شود و هم مثل خودش جلو برود و بهتر از او هم عمل بیاید. بالاتر از همه امیدواریم که این قطرهها یا شبنمهای این علوم و دانشها به آن سرچشمه جوشان العلم المسبوق متصل شود که دیگر حرف آخر و منتهی الآمال ماست.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.